Byond A Culture of Contest

118 فاس فاس، i و گریفین ii با پیروی از سرمشق گرهارت ، الگوئی سخنوری « از دعوت » کننده ایجاد که اند ه کرد امیدوارند به« کوشش علمای ارتباطات کنند می سعی که الگوهائی بر مبنی ،ی همکار اخلاق عدم و برای خصومت ارتباط ایجاد کمک ، کنند ». کند 85 بازسازی « این ۀ مشخص ۀ نظری و عمل »ۀ زنان ارتباطات ۀ ارائ« دیدگاهها » امنیت شرایط «در ، احترام آزادی و » است. 86 و فاس که همانطور گریفین خاطرنشان ، کنند می کوشش سخنوران به برای عمومی نمایش گذاشتن دانش و ها تمهار ها، ی توانائ برتر به. خود.. غلبه منظور بر کردن دانش و ها ه دیدگا پ« حضار در سالا »رانه است، زیرا و حیات برای های ه دیدگا دیگران ارزشی .شود مین قائل 87 و فاس ، مقابل در از گریفین فراسوی « به حرکت » سازی مجاب با هم آن ، کنند می طرفداری اتخاذ یک ً چارچوب کاملا غیرخصمانه که در آن شرکت ۀهم کنندگان: به تفکر یک ۀ دربار موضوع کمک به کنند می ۀهم که طوری افراد درک به درگیر از یتر ده گستر و غنا ، ظرائف پیچیدگی آن موضوع می ... رسند که درکی تحسین ، گرامیداشت حس و برابری ایجاد . کند می آنچه که در آن نیست کوشش برای بر غلبه است دیگران ، زیرا و درک هدف شناخت دیدگاه است دیگری این به فقط آن رد نه و که دلیل دیدگاه متفاوتی است.. . . [شرکت کنندگان] به نه هدف کشاندن به دیگران مواضع خود، بلکه به هدف درمیان گذاشتن آنچه و نددان می گسترش بخشیدن به نظرات دیگران و تفکر نقادانه ۀهم ۀ دربار نظرات ارائه و شده رسیدن به از درکی موضوع از و یکدیگر وارد تعامل . ... ندشو می از هدف می که سئوالاتی پرسند و اظهارنظرهائی ، کنند می که نشان دادن یا حماقت خطای های ه دیدگا ارائه یا شده اثبات این ئهاار از که دهنده و داناتر متخصص تر هستند، نیست ، بلکه از هدف و سئوالات پیشنهادهایشان فهم بهتر نظرات ارائه درک دهنده، کاملتر آنها، پروردن ۀ ارائ و آنها طریق برای دیگری تفکر ۀ دربار موضوع ۀهم به کسانی است در که تعامل . اند ه کرد شرکت 99 دعوت سخنوری کننده قابل جانشین توجهی برای گرائی خصومت است هنجاری که ۀ مشخص بسیاری از ارتباطهای جمعی است معاصر در . نمودار / گرائی خصومت تعاون 4 فصل در که ،شده کشیده دعوت سخنوری شرایط « از کننده آرمانی » سخن هابرماس جود و با که از رهائی و سلطه تبعیض و سرکوب هم باز الگوئی مجاب بر مبنی - است سازی نزدیک راست سمت به ، تراست. با وجود چیز یک در ها ه نظری این ۀهم ها، تتفاو این مشترکند آن و دورشدن از ۀ مناظر تقابلی سوی به تکحر و گفتگوی است متقابل . در که همانطور ۀ مقایس مختصر i Foss ii Griffin