Byond A Culture of Contest

24 سلطه جریان استقرار و حفظ و به همچنین مبارزه و طلبیدن اصلاح های تصور فرهنگی و کلامی سوی از پیش قرن ربع سه از بیش حا کم، آنتونیو گرامشی i بررسی . گردید 44 وی یها ل تحلی محور بازسازی سنتی مفهوم نظر از . بود سلطه تاریخی مفهوم ۀ توسع به سلطه یا مکانی جغرافیائی یک سوی از حا کمیت تمامیت بر سیاسی دیگران اشاره گونه این . دارد حد تا ا ًنوع سلطه .شود می حفظ و یدآ می دست به زور با زیادی ، مقابل در نظر مورد مفهوم گرامشی ۀسلط از فرهنگی ، اشاره به توانائی نسبی طبقات مختلف القای به نگرش ۀشیو به دنیا از خود تلقی و دیگران نظر بر بنا . دارد گرامشی طریق از نه اول ۀ درج در امر این اعمال طریق از هک ، زور رهبری فرهنگی .شود می حاصل زمان از بازسازی ۀ اولی مفهوم توسط سلطه گرامشی این ، اصطلاح بطور ای ه کلیش مورد استفاده قرار ارزش سبب این به و گرفته حدی تا را خود ازدست است داده . ا کنون این اصطلاح اغلب برا اًصرف به ارهشی ا .درو می کار به ، باشد که ی نوع هر از ، حا کمیت در اما استفاد که ای ه گرامشی این ، کرد می آن از اصطلاح حا کی ازتوانائی طبقات اجتماعی است حا کم نگری جهان بک آمیز تخشون غیر هائی هشیو به که این به را عمومی بپرورانند که موقعیت اجتماعی را آنها چنین ، داده جلوه طبیعی این که سازد وانمود ات ترتیب در ساختاری ۀهم منافع خدمت طبقات دیگر اجتماعی است های ه گرو ا گر . فرودست اساس بر این این که تصور فرودستی بدیهی نفع به واقع در و است خودشان به ، قانع آن نیازی شوند، به اعمال زور نخواهد . بود گرامشی ا ًبدو تحلیل در را خود چارچوب حا کمیت طبقاتی اقتصادی ایجاد . کرد نظریه پردازان فرهنگی اصلی معنای حفظ با معاصر که ئی گرامشی از مفهوم به سلطه روابط مورد در را آن ، داده دست نژادها . اند ه برد کار به نیز آن مانند و ها تملی ، جنس دو ، ، وسیع ۀ زمین این در بر مبنی حا کمیت گروه یک که یدآ می دست به وقتی سلطه اجتماعی یا( ائتلافی )ها گروه از بتوانند از را خود تلقی واقعیت چنان با جا کارآئی بیندازند به که بدیهیاتی پذیرفته گروه در تنها نه شده بلکه ، خودشان در میان که ئیها گروه سایر منافعشان این در جریان اهمیت بدل ند، ده می دست از را خود اصلی ۀ نکت اما . گردند است آن که ۀسلط فرهنگی نحوی به قابل که مشاهده به بلکه ید، آ مین دست به زور به ، باشد شکلی ا ًنسبت نامحسوس با قبولاندن نظم یک اجتماعی خاص .شود می حاصل کار این هرچقدر مؤثرتر صورت خاص های هشیو گیرد، پندار، و گفتار جلوه تر یطبیع و تر یعاد کردار i Antonio Gramsci