Byond A Culture of Contest

41 7 Giddens, Constitution of Society , pp. 15, 257 با . که آن وجود اغلب گیدنز آثارش در با را قدرت حا کمیت می مربوط ‌ اما سازد، تشخیص می ‌ لزوماً قدرت« که دهد تعارض با نیست مرتبط ... نیست ه بر آن جا ذاتاً قدرت .» 8 مورد گاهی » روی قدرت« کلی طبقۀ از خاصی ‌ » برای قدرت« تر می شمرده ‌ برای شود. نمونه به: کنید مراجعه Giddens, Central Problems in Social Theory ; Wrong, Power , p. xiii; and Talcott Parsons, ‘Power and the Social System’. این از کدام هیچ اما نویسندگان برای طرحی مجسم کردن به قدرت روابط کامل دامنۀ دنبال به که شکلی آمد، خواهد ارائه نکرده ‌ اند. 9 برخی از پژوهشگران طرفدار به زن حقوق مورد در روشنی صورت ‌ های مختلف مبنی قدرت روابط برتعاون و همکاری نظریه پردازی کرده ‌ قدری با ها ه نظری این و اند تفصیل بحث مورد 2 فصل در قرار خواهند گرفت. ه نظری این اما زنانۀ های با قدرت بیشتر ه نظری قدرت های اجتماعی و سیاسی سازگاری ندارند. علت به آنها رو، این از موقعیت ً نسبتا حاشیه ‌ که ای واقع در دارند، مرزهای گفتمان را قدرت مورد در سنتی می روشن ‌ کنند. 01 ( رانگ Wrong ) در کتاب Power ، 734 صفحۀ ، بطور گذرا از عبارت « قدرت علیه بیان برای » صورت از خاصی » برای قدرت« استفاده می ‌ طرح اما کند. بتوان آن در که را جامعی این جای ارائه کرد، پیدا را مفاهیم نمی ‌ دهد. 00 مفهوم به آن به گاهی که قدرت موازنۀ اینتر قدرت« عنوان » کرسیو اشاره می ‌ شود، تاحدی نظریه پردازی است شده از سوی: Blau, Exchange and Power , p. 118; Gamson, Power and Discontent ; and Reismann, Denny and Glazer, The Lonely Crowd از بسیاری الگو همۀ جهات، کثرت های گرای دموکراسی برخی حزبی از مفاهیم را قدرت موازنۀ می مجسم ‌ جائی تا اما کنند. می من که ‌ این دانم، یک در هرگز مفهوم قرار جامع چارچوب نگرفته است به تا وضوح مشخص شود ارتباطش روابط سایر با قدرت چیست. 04 نظریه پردازان مختلف طرفدار ه نظری زنان حقوق پرورش« قدرت های کرده مطرح را » ‌ قدری با که اند تفصیل 2 فصل در بحث مورد قرار خواهد گرفت. بعلاه وارتنبرگ این احتمال می را ‌ پذیرد برخی که روابط از نابرابر می قدرت ‌ طرف برای تواند قدرت کم به تر نحوی قبلاً که توصیف و باشد مقید شد، Wartenberg در کتاب Forms of Power ، از همان مثال های پروردن و آموختن برای روشن نکته این ساختن استفاده می ‌ آنجا از اما کند. بین تمایز که خصومت ‌ تعاون و گرائی ‌ با را گرائی بین تمایز برابری و نابرابری ترکیب می ‌ این به کند، نتیجه می ‌ قدرتِ که رسد تغییردهنده نوع ، »علیه قدرت« روابط از خاصی است. آمده کتابش در که طرحی می نشان ‌ که دهد تحلیل گیج وی و کننده مشکل دار است. 03 برای نمونه به نظریۀ عملکرد و قدرت گرای سلسله که مراتبی پارسونز Parsons در ‘Power and the Social System’ مطرح می ‌ کند، مراجعه کنید. همان در رانگ که طور Power , p. 249 می ‌ این« گوید استدلال که سلسله مراتب ‌ های در قدرت روابط دائمی جوامع پیچیدۀ امروزی گریزناپذیرند، البته نیست آن معنای به به که ساختارهای قدرت خاص جوامع مهر موجود ضرورت بزنیم. استدلال ‌ های عملکردگرا اغلب اتهام این برابر در آنها که دقیقاً به همین معنی هستند، آسب بوده پذیرب ‌ اند... مورد مثل ، پارسونز... . پارسونز همانطور ایم دیده که درمعرض اتهام این که دارد قرار وضعیت را قعلی آرمانی می ‌ زیرا داند بکارگیری برخی جهت در قدرت منافع از می کم را منافع بقیۀ ضرر به و گروهی ‌ قابل حد به و کند پوشی چشم می ‌ رساند.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2