126 ۱۹ - دفترهای آسو وجود داشت، مانند «شیطان بزرگ». از نظر مقامات و طرفداران جمهوری نشانده و متحد شیطان بزرگ، این عناصر با هم مرتبط بودند. دست اسالمی یعنی اسرائیل، از نقطه نظر ایشان با بهائیان پیوند نزدیکی دارد. اگرچه در ایم که جمهوری اسالمی یک یهودی سرتاسر این دوران یک بار هم نشنیده اللّه القانیان جز حبیب را به عنوان عامل صهیونیست محکوم کنند (شاید به در اوایل انقالب)، اما بهائیان با اینکه یهودی هم نیستند، عامل صهیونیسم جزئی از صورت خیلی منسجمی، به شوند. یعنی این تصور، به شناخته می ایدئولوژی حاکم بر جمهوری اسالمی تبدیل شد. ویژه، ی استعمار بود؛ به ی این تصورات مسئله دلیل دیگر برای اشاعه های ی استعمار انگلستان در قرن نوزدهم و عوارض آن در نهضت تجربه ی پسااستعماری در قرن بیستم. اگر منابع مصری یا هندی،که هر دو مستعمره بینید رسمی - را بخوانید می انگلستان بودند - یکی رسمی و دیگری نیمه ی اول و دوم قرن بیستم مخالفت و مقاومت که، در هر دو مورد، در دهه های جامعه بینانه است و براساس واقعیت ای هم واقع وجود دارد و تا اندازه پندارانه غایب است. در قرن بیستم اما در دنیای است، اما افکار دسیسه در دولت ۱۹۶۰ و ۱۹۵۰ های بینیم. در دهه عرب این پندارها را بیشتر می توانیم این مفهوم را خیلی واضح ببینیم. این جالب عبدالناصر در مصر می شود، شناخته می است که قیمومیت فرانسه بر سوریه و لبنان کمتر دسیسه ویژه، در فلسطین و نیز در عراق عنصری برای اما قیمومت انگلستان، به پنداری است. یعنی هرقدر قدرت امپریالیستی و استعماری دول دسیسه های قدر هم نظریه ویژه، انگلستان وسعت پیدا کرد، همان اروپایی، به ی بیشتری پیدا کرد. این شاید به دلیل پندارانه در قرن بیستم توسعه دسیسه آن بود که انگلستان خیلی مورد توجه بود، زیرا در طول دو جنگ تبلیغات آلمانی بر ضد انگلستان فراوان بود. ی اگر به عنوان نمونه انگلستان را با روسیه مقایسه کنیم، چه در دوره ی پهلوی (یعنی با اتحاد شوروی) همواره این کشور قاجاریه و چه در دوره تری از انگلستان یا، بعدها، آمریکا بود. اما برای ایران خطر بسیار بزرگ
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2