دسیسه‌پنداری

132 ۱۹ - دفترهای آسو های ‌ گوید این است که تنها دست تقدیر و سرنوشت بود که سوگ ‌ می کند (مثال کین ایرج)، پدید آورد. ‌ ها به کین یاد می ‌ را، که از آنشاهنامه ی شهادت ‌ ی دسیسه و مسئله ‌ ی اندیشه ‌ ارتباط کاربردی دیگری بین مسئله ی یک شکست است و آیین نیایش ‌ توان یافت. شهادت همیشه نتیجه ‌ هم می شکست در میان ایرانیان بسیار پایدار است؛ نه تنها در شاهنامه بلکه به های ماه محرم. یعنی عنصر ‌ مراتب آشکارتر در شیعه و به ویژه در روایت شود، بلکه مصیبت ‌ گاه پیروزی ارج نهاده نمی ‌ اصلی است. اینجا هیچ شکست و شهادت جایگاه بلندی یافته است. شهادت در واقع راهی برای تأثیر ‌ یکاری شکست است. لذا در فکر دسیسه، شهادت بی ‌ دور زدن ضربه ی دشمن است که منجر به شهادت ‌ نیست زیرا شکست ناشی از دسیسه ی منجر به ‌ هایی از این دسیسه ‌ شود. حتی در نگاه سکوالر نیز نمونه ‌ می توان یافت. مصدق نوعی شهید است به ‌ شهادت یا شهادت نمادین را می ی بیگانه مؤثر افتاده است. شریعتی شهید است زیرا ‌ خاطر آن که دسیسه های ناشی ‌ ی پهلوی او را به نیستی کشانیده است (و البته نه بیماری ‌ دسیسه از افراط در دخانیات). غالم رضا تختی شهید است به خاطر آنکه ساواک او را به کشتن داده است (و نه به خاطر آن که آالم روانی او را به خودکشی واداشت). مصطفی خمینی شهید است نه به سبب بیماری بلکه به سبب های ساواک زیرا پدرش در برابر شاه و دولت پهلوی ایستاده بود. ‌ دسیسه ست که شهادت را به مصداقی مطلوب و ‌ بری ‌ پنداری میان ‌ در اینجا دسیسه کند. ‌ بخش برای مذاق حق به جانب پیروان مبدل می ‌ رضایت انگاری باید به علل غایی، در اینجا ‌ اما ورای علل فاعلی در توجیه دسیسه یعنی سوابق تاریخی، نیز نظر داشت و پرسید چرا بسیاری از ایرانیان در پنداری معتادند و به جای آنکه واقعیت را تا آنجاکه ‌ دوران معاصر به توطئه ی نسبی برسند، همواره تصور ‌ ممکن است منصفانه بکاوند و به یک نتیجه بینیم ‌ کنند که دست پنهانی در کار است؟ اگر منصفانه قضاوتکنیم می ‌ می ی الزم برای پیدایش این فکر دسیسه در دوران جدید ‌ حداقل چهار زمینه پنداری ‌ ی ایران مهیا شده است. برای پی بردن به شیوع دسیسه ‌ برای جامعه

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2