دسیسه‌پنداری

140 ۱۹ - دفترهای آسو ی توطئه البته مستند بر هیچ مدرک و یا گزارشی ‌ سر کار آورند. این نظریه آور اما به ‌ ی شایعات و استنباطات شگفت ‌ نیست و صرفا ساخته و پرداخته مأخذ است. ‌ کلی بی طُرفه آن که هم محمد رضا شاه پهلوی و هم روح اللّه خمینی و هم بسیاری از هوادارانشان در هر دو جناح و هم بسیاری از رهبران و هواداران های فدایی خلق و سازمان مجاهدین ‌ جریانات چپ از حزب توده تا چریک پندارانه بری نیستند. منتها آنچه که در میان ‌ خلق از این باورهای دسیسه اینان از یک جریان تا جریان دیگر متفاوت است، هویت مرموز این قدرت (که اندکی پاسخ به تاریخ خودبیگانه است. محض نمونه شاه در کتاب های بزرگ نفتی را عامل سرنگونی خود ‌ پیش از مرگ نگاشته) همین شرکت داند ظاهرا به خاطر آن که وی منابع نفتی ایران را ملی کرده بود (البته ‌ می برای سومین بار). خمینی هم با الهام از علی شریعتی و نظایر او «شیطان کند و انگشت اتهام او به سوی ‌ بزرگ» و دیگر «جهانخواران» را سرزنش می ی خاورمیانه است. جریانات ‌ دستانشان در منطقه ‌ آمریکا و انگلستان و هم دادند البته «یانکی امپریالیسم» ‌ چپ هم که از قدیم «سرود یاد مستان» می دانند که بر ایران دست انداخته و ‌ را برادر «شیر پیر استعمار انگلستان» می های ایران» ‌ «اردوگاه امپریالیسم» را مسبب جنایات و استثمار و بندگی «خلق شمارند. ‌ می هیچ یک از این جریانات مسئولیت اصلی را بر دوش خود و یا حتی های ‌ ی قدرت ‌ نهند بلکه در نهایت ایرانیان را ذلیل و بازیچه ‌ مخالفین خود نمی دانند و همواره در جستجوی «دیگری» هستند تا «گناه» وقوع ‌ بزرگ می ی او گذارند. ‌ و فرایندهای سهمگین و خونبار آن را به عهده ۱۳۵۷ انقالب پنداری سلب مسئولیت برای رسیدن ‌ در واقع یکی از کارکردهای مهم دسیسه پنداری ‌ پروری» اینجا دسیسه ‌ ی «شهادت ‌ به آرامشی مجازی است. نظیر پدیده کند. ‌ شدن را القا می ‌ هم، به صورتی دیگر، همان مظلوم ماندن و قربانی به عنوان نمونه برای بیشتر ایرانیان دشوار است بپذیرند که شکست دولت ای ‌ شدن صنعت نفت حداقل تا اندازه ‌ محمد مصدق در دوران نهضت ملی

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2