159 پنداری شناسی و توطئه شرق این ارباب بود که در معرض مرگ ، ارباب-برده. در گذشته توانست بر سر آن قمار کند. برده کسی بود قرار داشت و می که از مرگ و سرنوشت محروم و محکوم به بقا و کار بود. اکنون در ، امروز اوضاع چگونه است؟ ما، یعنی قدرتمندان برابر مرگ ایمنی داریم و از هر سو از ما شدیدا محافظت شود و دقیقا همان جایگاهی را داریم که به برده تعلق می دارد؛ در حالی که کسانی که مرگشان در اختیار خودشان اند که به شکلی است و هدفشان منحصر به بقا نیستکسانی کنند. نمادین جایگاه ارباب را اشغال می جالب است که مایکل هارت و آنتونیو نگری نیز در کتابشان با عنوان نشین جدید»، «نژاد امپراتوری که موفقیتی جهانی کسب کرده از «ایل کوچ «نوعی بربریت جدید مثبت» جدیدی از بربرهایی که بر خواهند خاست» و نشینی» امروزین، یعنی گویند و در انتهای کتاب «انقالب کوچ سخن می شوم شک وسوسه می ستایند. من در اینجا بی جهادگرایان القاعده، را می فکری اروپایی را ببینم که که در تمام این سخنان نوعی نوستالژی روشن ی نیچه با یک هیوالی رؤیایش جایگزین ساختن هیوالی بلوند خسته ی قدرتمند است. سبزه پسند باید جو و توده شناسی مسالمت در اینجا ذکری هم از آن غرب خورده نیروی خود را بازیابند، های یکه کند تا هویت کرد که کمک می بخشد، حب ذات مروج خودابرازگری است، اعتماد به نفس را بهبود می کند و نوعی حس توانمندی را بر اساس الگوی خورده را ترمیم می زخم ی دریدا با «آ» نیز توان آن را به شیوه «سیاه زیباست»، «زنده باد تفاوت» (می گاه خواند تا بر تعویق «تفاوت»ی داللت داشته باشد که ممکن است هیچ «سیاست هویت ،» گرایی ارگانیک است تفاوتی ایجاد نکند)، «اشتراک کند. بخش» عرضه می اصیل» و «چندفرهنگی رهایی شناسی مهارت زیادی دارد به سلمان رشدی در بهکارگیری این نوع غرب
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2