دسیسه‌پنداری

33 پنداران و دینداران ‌ توطئه کشید و با خود ‌ شود و شما از شادی و حیرت فریادی می ‌ نقشی ظاهر می گویید: پس جریان از این قرار بود! ‌ می های معناساز را باید در نظر ‌ به طور خالصه شباهت بین این گفتمان های توطئه را مد نظر قرار داد زیرا ‌ داشت و همانندی معنویت مدرن و نظریه این شباهت داللت بر گرایشی بانفوذ در جهان حاضر دارد: این همانندی را زدگی نوین دانست. اما در همان حال نیز ‌ توان ناشی از گرایش به افسون ‌ می توجه بود. ‌ بینی و اهداف بی ‌ های این دو از منظر جهان ‌ نباید به تفاوت ی دین ‌ های توطئه درباره ‌ نظریه روند به این ترتیب ‌ ها به کار می ‌ های توطئه اغلب برای تقویت گروه ‌ نظریه ی جمعی ‌ ها بین «ما» و «دیگری» انگاره ‌ ی تفاوت ‌ که با تأکید و مبالغه درباره های دیگر را عامل معضالت اجتماعی و تهدیدی برای نظم ‌ را تقویت وگروه های دینی به ویژه در ‌ ی گروه ‌ های توطئه درباره ‌ کنند. نظریه ‌ جامعه معرفی می کنند تا هم انسجام درونی ‌ های اجتماعیکاربرد پیدا می ‌ ی بروز تعارض ‌ زمانه ای برای مقصر جلوه دادن پیدا شود. ‌ گروه ترمیم شود و هم قربانی در اینجا دین در مقام هویت یا ایدئولوژی تصویری یکپارچه از «دشمن» پرداز ‌ گیرد. این دیگری توطئه ‌ ها را نادیده می ‌ کند و تمام تفاوت ‌ ارائه می ها است باید یکدست باشد و در واقع ‌ که به دنبال ویران کردن تمام خوبی ای جمعی. برای مثال ‌ اعضای اینگروه چیزی نیستند جز مجریان مطیع اراده ی مسلماًنان، دین همان هویت یکدستی استکه ‌ های توطئه درباره ‌ در نظریه شود و آنان را همچون جماعت متحدی نشان ‌ بر تمام مسلماًنان اطالق می ی مشترکشان تسلط یافتن بر غرب یا ویرانکردن آن است. ‌ دهد که نقشه ‌ می ها با نشان دادن اتحاد و یکپارچگی «دشمن» سعی ‌ در حقیقت، این نظریه در ایجاد اتحاد و یکپارچگی بین «خودی»ها را دارند. ی دین ناشی از احساس خطری است که ‌ های توطئه درباره ‌ برخی نظریه برخی دینداران نسبت به علم دارند، در اینجا علم همان شرّی استکه قصد دارد معرفت دینی را سرکوبکند و به آن انگ «غیرعلمی» بودن یا «خرافات»

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2