دسیسه‌پنداری

76 ۱۹ - دفترهای آسو های ‌ ی وافر ایرانیان به برساختن نظریه ‌ بسیاری از پژوهشگران به عالقه ی توطئه، تصوّری از ‌ اند. منظور من از نظریه ‌ توطئه یا باور به آنها پرداخته های ‌ ی دسیسه ‌ واقعیت است مبتنی بر این فرض که دنیای سیاست بازیچه های آنها با دیگر ‌ هایی استکه اهداف و ارزش ‌ آمیز گروه ‌ بدخواهانه و توطئه ی توطئه به طور معمول چهار ‌ افراد جامعه مغایرت اساسی دارد. نظریه دهد. نخست این که، رویدادهای تاریخی یا امور جاری را به ‌ کار انجام می اتفاقی تصادفی نیست. دوم این ‌ دهد: هیچ ‌ ی بشر نسبت می ‌ خواست آگاهانه که، به تمایزی قاطع میان نیروهای خیر و شر بشری قائل است، به طوریکه داند. این نیروهای شر ‌ ی «حقیقی» می ‌ جایگاه نیروهای شر را بیرون از جامعه باشند یا اعضای همان جامعه، که در این صورت ‌ توانند خارجی ‌ بیرونی می هایی متعلقند که در عین تالش برای تأثیرگذاری، محتاطانه ‌ معموال به اقلیّت مانند. سوم این که بر وجود واقعیتی در زیر و مغایر با ‌ دور از انظار باقی می نمود ظاهری دنیای سیاسی و اجتماعی داللت دارد: هیچ چیز آن طور که دهد چگونه همه چیز به هم ‌ رسد، نیست. چهارم این که نشان می ‌ به نظر می توان آنها ‌ توان یافت، اما در نگاه سطحی نمی ‌ جا می ‌ ربط دارد: الگوها را همه 1 را دید. ای نیست که این نوع استدالل در آن مقبولیّت ‌ البته ایران تنها جامعه اما به طور خاص 2 ای جهانشمول است، ‌ باوری تقریبا پدیده ‌ دارد. توطئه . این فهرست بر اساس منابع زیر تهیه شده است: 1 Geoffrey Cubitt, The Jesuit Myth: Conspiracy Theory and Politics in NineteenthCentury France (Oxford: Clarendon Press, 1993), pp. 1- 2, rephrased on pp. 300-1. Michael Barkun, A Culture of Conspiracy: Apocalyptic Visions in Contemporary America (Berkeley: University of California Press, 2003), pp. 3–4. 2. Barry Coward and Julian Swann (eds.), Conspiracies and Conspiracy Theory in Early Modern Europe: From the Waldensians to the French Revolution (Aldershot: Ashgate, 2004); Harry G. West and Todd Sanders (eds.), Transparency and Conspiracy: Ethnographies of Suspicion in the New World Order (Durham and London: Duke University Press, 2003); Léon Poliakov, La Causalité diabolique (Paris: Calmann-Lévy, 1980–5).

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2