۱۰۰ چند گفتار برآمده از مبارزات و نبردهای میان جماعتی، طبق قانون اساسی، تعهد خود را به می ال حمایت از حقوق گروهها اع م دارد و حق آزادانهی بیان را در ارتباط با ویژگیهای فرهنگی ارج می نهد. از این بابت هندیان خود را منادی دفاع از تکثر فرهنگی میدانند، ، الحی را حتی اگر چنین اصط که بعدها در غرب رواج یافت، به کار نبرده باشند. جواهر لعل نهرو، که به راستی یکی از برجسته ترین معماران قانون اساسی هند به شمار میرود، در ارتباط با معنا و رسالت مجلس مؤسسان می گوید حتی اگر برجسته ترین و خردمندترین حقوقدانان راکنار هم بنشانیم، نمی توانند میان منافع مختلف تعادل برقرار ساز ند و آن را قانون اساسی بنامند. این چنین رسالتی به نحوی شایسته در پرتو یک اقتدار خارجی تحقق نمی یابد. چنینکاری هنگامی تحقق می یابد که شرایط سیاسی و روان شناختی آن فراهم آمده باشند و اشتیاق و میل تودهها آن را بطلبند. گاندی در ۱۹۲۲ گفته بود هندیان خود باید سرنوشتشان را رقم بزنند. استقرار حکومت خود اختیاری (سواراج) را نمی توان همچون هدیهای از پارلمان بریتانیا فراچنگ آورد. چنین چیزی باید از درون خواستهها و آرزوهای مردم هند نشئ ت بگیرد و توسط نمایندگان آنان، که آزاد برگزیده شده باشند، بر زبان رانده شود. 27 ؛ الل از بریتانیا «سواراج» در هندی معنایی داشت بیش از استق هم در سطح ملی دارای معنا بود و هم در سطح فردی. هم به معنای دورانداختن روشهای بیگانه بود و هم به معنای طرد فرمانروایی خارجی. بدین معنا بودکه هندیان باید از درون روح خود سر بر بیاورند و هم آنکه آینده ی سیاسی خود را خود رقم بزنند. کنگره ی ملی هند به سال ۱۹۳۴ خواستار برپایی مجلس مؤسسان شد و اینگرایش را بخشی از سیاست اصولی خود اعالمکرد. به همین سبب، سیاست بریتانیا را در ارتباط با هند، که معروف به «کاغذ سفید» بود و به سال ۱۹۳۳ اعالم شده بود، نپذیرفت.کنگرهی ملی هند بر این باور بود که سیاست بریتانیا 27. See: Austin Granville. The Indian Constitution. Oxford University Press. 1999. p. 2.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2