چند گفتار

قانون اساسی و مجلس مؤسسان ۱۱۹ مکان متنوع است و دگرگون شونده. او پرسش خود را فرومیبندد و میگوید: چگونه می توان دموکراسی را تحقق بخشید و به واقعیت درآورد؟ بگذریم از اینکه این مفاهیم خصلتی واحد و یکدست ندارند و بسته به هر تمدن و فرهنگی بهگونهای متفاوت عرضه می شوند. خالصه کردنکاربرد «قدرت مؤسس» به دو انقالب بزرگ در غرب، یعنی در آمریکا و فرانسه، و گونه ی سومی از آن در فقط الب روسیه نه وجود انق بستر رویکرد ما را فقیر و فرهنگگریز می سازد، بل آن را محدود می کند به رویدادهای تمدنی معین. تنها یادآور می شوم که مفهوم قدرت مؤسس در چین یا هند عکس برگردانهای آمریکا و فرانسه یا حتی روسیه نیستند. هریک بهگونهای سر برافراشتهاند و هرکدام تجربهی خاصی بودهاند. آ نتونیو نگری مدام می کوشد بر تفاوت میان دو مفهوم «قدرت مؤسس» و «قدرت تفویضی» تأکید بنهد. این تفاوت گذاری برای او معیاری تحلیلی و سنجشی فراهم می آورد و به او امکان می دهد قدرت را تفکیک و متمایز کند. بدین ترتیب ، آنتونیو نگری هرگونه مفهوم یکپارچه و یگانه ای از قدرت را طرد میکند و تنها دو قدرت بنیادی و اساسی را به رسمیت می شناسد که در تمام دوران مدرن در تعارض با هم سر می کنند. به همین نحو، بر این باور استکه عصر مدرن (تجدد) و تحول آن را نمی توان براساس برداشتی یکپارچه یا تحولی غایت شناسانه یا فرجام گرایانه درککرد. به عوض آن، عصر مدرن را باید بر پایه ی بازی خصمانه و آنتاگونیستیک میان ق درت مؤسس و قدرت تفویضی خصلت بندیکرد. تحول ارتباط میان این دو وابسته است به پیشرفت ها و افول برآمده از این رابطه. آنتونیو نگری خصلتی انقالبی برای «قدرت مؤسس» قائل است و تصور می کند این خصلت انقالبی به سود حمایت از «قدرت تفویضی» زدوده شده است. این امر، به باور او، شکستی محسوب می شود برای «قدرت مؤسس» و موفقیتی به حساب می آید برای نظریهی حقوقی و مبتنیبر قانون اساسی. از الدلفیا و سن پ ت فلورانس تا فی رزبورگ، همهجا، نیروهای انقالبی شکست خوردهاند، اما به این امیدند که به شکلی دیگر و در مکانی دیگر در نخستین فرصت باز سر بر آورند. «قدرت مؤسس» همچنان بدیل مثبت عصر مدرن است که به تجلی آیندهی انقالبی نگاه می اندازد.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2