چند گفتار

پیوست: نگاهی گذرا به چهار دوره ی اول مجلس شورای ملی ۱۴۹ عبدالله مستوفی و حسین مکی هم شماری از وکالی این دوره را محصول دخالت دولت می دانند. بعد از وثوقالدو له نخست وزیری مشیرالدوله آمد که قرارداد ۱۹۱۹ را بر هم زد. می خواستند درمورد وکالی انتخاب شده درصورت نارضایتی مردم تجدید انتخابات شود. وکالی زمان وثوقالدو ای المیه له طی اع مخالفت خود را با قرارداد ۱۹۱۹ اعالم کردند. مدرس، که نایب رئیس مجلس شده بود، با تصویب اعتبارنامه های وکالی موافق قرارداد ۱۹۱۹ مخالفت میکرد. گویا از طرف داران قرارداد فقط هجده نفر تو انسته بودند وارد مجلس شوند. در این میان باید رویداد سوم اسفند را واقعهای دانستکه اساس تواناییهای نظام قاجاری و اشرافیت ناتوان آن را به پرسش گرفت. کابینهها مدام از یک رجل قاجاری به رجلی دیگر سپرده میشد، بی آنکه بتوانند بر هرج ومرج حاکم بر ایران اثر بگذارند. رویداد سوم اسفند به رهبری سید ضیاءال د ین طباطبایی و رضاخان میرپنج، که به اشتباه در تاریخ معاصر ایران «کودتای سوم اسفند» نام گرفته است، وضع تازهای به بار نشاند.کودتایی صورت نگرفت. ازآنجاکه همه نگران بودند، عدهای به فکر افتادند جلو اغتشاش و آشوب را بگیرند. در واقع، در این مقطع تنها امید شاه و، به قول ملک الشعرا بهار، «تنها اعتماد و پشتگرمی او نیز به قوهی قزاقها بود و قزاقها هم در حدود قزوین لخت و بیچاره و بی فرمانده... و بی حقوق و بی تکلیف درمانده بودند.» 53 در بامداد سوم اسفند ۱۲۹۹ نیرو های قزاق مستقر در قزوین به سرکردگی رضاخان به تهران رسیدند. احمدشاه، به روایت های مختلف، دستپاچه بود. در پایتخت هیچ نیرویی در برابر نیروی قزاق مقاومت نکرد. خون ریزی هم صورت نگرفت. یک روز بعد سیدضیاء با احمدشاه، کهگفته می شد از پادشاهی تنها نامش را یدک میکشد، دیدار کرد. سیدضیاء خواسته بود شاه به او لقب «دیکتاتور» اعطا کند. سیدضیاء دارای افکاری آشفته بود. از همه چیز اطالعاتی سطحی داشت. ج ۱ . بی جا: بینا، ص .۱۱۹ 53 . همانجا، ص .6۱

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2