انقالب را با انقالب باید شست گفتار حاضر در چند بخش تنظیم شده است: یکی انقالب مشروطیت است تا انقالب ؛۱۳5۷ دیگری انقالب ۱۳5۷ است تا جنبش خودانگیخته ی هفتم دی ؛۱۳۹6 و سومی دربرگیرنده ی مراحل فروپاشی انقالب ۱۳5۷ است ، از ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ تا شهریور ؛۱۴۰۱ مرحله ی چهارم یا پایانی نگاهی می اندازد به جنبش اعتراض از ۲۴ شهریور ۱۴۰۱ به بعد. این تقسیم بندی مبنایی موضوعی-تاریخی دارد. این چند بخش تنها در پرتو توضیحاتی که می آورم معنا مییابند، وگرنه در هر بخش با زیربخش هایی سروکار داریمکه معناهای مستقل و وابستهای را در بر می گیرند. میخواهم، درمجموع، بگویم انقالب مشروطیت پیامد جریان نوخواهی و تجدد بود، اما به سبب عدم نقد درست جنبش مذهب و سنت گرایی دینی جزماندیش، سرانجام، گرفتار جریانی شد که در عصر مشروطیت آن را فقط کنار زده بود، بی آنکه ساختار انتقادی محکم و قانع کنندهای عرضهکند. عمل و پراکسیس قدرت دولت مدرن بسیاری از آرمانهای مشروطیت را به بار نشاند و ایران را به دورانی یکسره متفاوت از گذشته وارد ساخت، اما نقد کوبندهای بر جریان سنت گرایی مذهبی وارد نساخت. همین امر و البته بسیاری رفتار های دیگر فرصتی به دست عقبمانده ترین گرایشهای مذهبی داد تا بتوانند بر مشروطیت و آرمان هایش غلبه کنند. نیروهای دیگر، چون چپ و ملی، با
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2