چند گفتار

انقالب را با انقالب باید شست ۱6۱ همهی این احوال، مشروطیت توانست جامعه و کشور و دولت را در ایران به مسیری تازه و یکسره متفاوت با گذشته بیندازد و ایران پساز مشروطیت را از ایران پیش از مشروطیت متمایز و متفاوتگرداند. آنچه به سنجش ژرف سپرده نشد همانا فقه بود و روحانیتکه در پنهان و آشکار، به سبکگذشته، در برابر تجدد بود و نوآوری. انقالب مشروطیت همچنان نیازمند بستر های فکری و تفسیری و تحلیلی بود. .6 تصویب متمم قانون اساسی مشروطیت بی تردید گامی تاریخی به پیش بود که ضربه ای سخت بر پیکر فقه و روحانیت و نیرو های حامی آنها وارد ساخت. حتی وقتی که سلسله ی قاجار براثر فشار مردم و نیروهای بالندهی توسعه طلب از کار برکنار شد و به پادشاهی تازه ی سردارسپه جا سپرد، از شدت مخالفت سنت گرایان نکاست و مشروطه خواهان اهمیت جابهجایی پادشاهی راکه در چارچوب قانون اساسی مشروطیت رخ می داد، درست درک نکردند و انواع تهمت ها و دروغپردازی ها نگذاشت این تحول بزرگ و شگفتانگیز، بهگونهای درخور، به خصوص از بابت اندیشه و نظریهی سیاسی، تجزیه وتحلیل شود. در این میان بضاعت م زجات اهل فکر و قلم را نباید از دیده دور داشت. نخستینبار بود که در تاریخ ایران پادشاهی تازهای، یعنی سلسلهی پهلوی، به مدد قانون حاکم و از راه انتخابات و برپایی مجلس مؤسسان مشروعیت خود را برقرار می ساخت. اگر مشروطیت را شامل دو دستا ورد تاریخی بزرگ بدانیم، بی هیچ شبههای یکی استقرار قانون بود بهجای احکام فقهی و دیگری جاب ه جایی پادشاهی بود به مدد همین قانون. کم نبودند سیاست بازان و سیاسی اندیشانی حرفهای که عنانگسیخته تهمت پراکنی رواج دادند و سلسلهی نوپا را دست ساخته ی انگلیس وانمود ساختند. بااینحال، پادشاه تازه ایران را زیرورو کرد و تأسیسات تمدنی بی شماری ایجاد کرد و به راه انداخت. تهمتهای مخالفان تنها نقش تخریبکننده ایفا می کردند. مثل راهآهن جنوب- شمال که یک ابتکار تاریخی شگفت انگیز به شمار می آید و هنوز هم به شمار میرود.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2