چند گفتار

انقالب را با انقالب باید شست ۱65 که مخالفت با ملی شدن را تبلیغ میکرد و، همزمان، رعایت منافع شوروی را ضرور میدانست حزب توده بود. این مجموعه و اندیشه های این دوره هنوز به نحوی پیوسته و درهم تنیده تجزیه وتحلیل نشده است. چرا؟ چون تاریخنگاران بستر نظری سیاسی منسجمی عرضه نکردهاند . نبود یک بستر نظری تاریخنگاری را به ورطهی ژورنالیسم می اندازد. اولویت ما چیست؟ نظام سیاسی است؟ اقتصاد ملی است؟کشور ایران است؟ عدالت در جهان است ؟ و... . یک بار همکه شده، باید بستر تاریخی ویژهای که رویداد ۲۸ مرداد را ممکن ساخت جدا از نظریههای توطئه باور مورد بررسی قرار داد. چرا بدنهی اصلی ارتش پشت شاه ایستاد و چگونه بود که بیشتر مردم ایران از استمرار نظام پادشاهی وقت استقبال کردند و به حمایت از آن برخاستند، خواه در سکوت، خواه با بانگ بلند؟ بسته به اینکه نگرش محوری و مرکزی ما چه باشد، معنای رویدادها و تحوالت تاریخی نیز دگرگون می شود. در نبود یک نظریهی محوری، طبیعی است که وقایع تاریخی معناهایی شناور پیدا می کنند و، درنتیجه، فاقد اهمیت میگردند. ۱۱ . اگر بخواهیم اینگفتار کوتاه را به مدد دوره بندی تاریخی پیش برانیم، بی تردید، دورهی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا ۱5 خرداد ۱۳۴۲ را می توان یک دورهی معنادار به حساب آورد. در این دوره شکست چپ را داریم و شکست ملیون مصدقی مسلک را. شماری از هواخواهان مصدق، که از او گسسته بودند و تندیها و خودمحوری هایش را نمی پسندیدند، از او جدا گشته بودند، اما هستهای از ملیون، که خصلت سازمانی داشت، توانسته بود با بهره گیری از نام «جبهه ی ملی» حیاتی نو در خفا برای خود دستوپا کند و در آغاز با خصلتی ضدتودهای مشروعیتی ملی دوروبر خود سامان دهد. بخش عمدهای از روحانیت، که در خفا وگاه آشکارا از استمرار نظام پادشاهی خرسند بود، رویداد ۲۸ مرداد را به فال نیکگرفت و بر رونق فعالیتهای مذهبیاش افزود. مدارس مذهبی زیادی بر پا شد که نظارت وزارت آموزش وپرورش را برنمی تافتند و آیین های مذهبیگستردهای بر پا می داشتند که اعتنایی بهکسب مجوز نداشتند.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2