ضرورت طرح موضوع قانون اساسی ۱5 آنچه اکنون بار دیگر از اهمیتی یگانه برخوردار می گردد این واقعیت است کهکشور مقدم بر شکل نظام سیاسی است. همراه با این نکته باید در نظر داشت که شکل نظام با تاریخ ایران پیوند بخورد و ضمن عرضه ی محتوایی دموکراتیک از ترسیم دورنمایی امن و آرام غافل نماند و ضمانتی برای بقای تمدن ایرانی به دست دهد. هامش یک دل بستگی النه دل بستگی های سیاسی غیرمسئو هایی به شمار می روند که شماری از ایرانیان با توسل به تصورات سیاسی باب روز و به تقلید از الگو های خارجی، خاصه الگوهای غربی، برای ایران توصیه می کنند و در نظر می گیرند. این نوع از الگوبرداری در اساس نیندیشیده است و فاقد بستری تاریخی. نظام های سیاسی به هر شکل و نوعیکه سر برآورند، به هرحال ، متأثرند از تاریخکشورشان. به بیان دیگر، ما در اینجا با نظام های سیاسی مبتنیبر کشور-ملت یا، به قولی دیگر، دولت - ملت سروکار داریم. نظام ها یا حکمرانی های سیاسی محدود و مبتنیبر جغرافیای ایالت یا استان راکنار می گذاریم. هنگامیکه مجموعه ای از قدرت های حکمرانی پراکنده با تجمع خود یککشور را میسازند و، به اعتبار امروزی، وارد عصر جدید یا دولت- ملت (یا کشور-ملت) می شوند با الگو های حکومتی جدیدی روبهرو می شویمکه دو شکل عمدهی آن ها جمهوری اند و پادشاهی. همان گونهکه همسایگی قدرت ها و حکومت های محلی قادر است به برپایی حکومتی ملی، یعنی تشکل یک گروه و مجموعه ی کمابیش همگنی، مدد برساند، پدیده ی همسایگی و اثرپذیری فرهنگی مجموعهای از تشکلهای ملی نیز قادر است در یک بستر منطقه ای مشترک به شکل بخشی از یک حوزهی تمدنی نیز یاری بدهد. ازاینرو، می توانگفت شکل هر حکومت نتیجه و برایند تحول تاریخی یگانه ای است که هر کشور- ملت پیموده است. تحمیل شکل معینی در یک مقطع تاریخی به معنای پذیرش آن شکل نیست. هر شکلی، درعمل ، خود را تطبیق می دهد با تجربه ی تاریخی هر کشور و تصورات رایج از آن شکل در هیئت ها و تشکل ها و سازمانها و نهاد های سیاسی.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2