انقالب را با انقالب باید شست ۱۷۱ که همچنان در پنهان اما تشکل یافته به حیات خود ادامه می داد همانا نیروی مذهبی بود. این نیرو برخالف نیرو های دیگر از اعتبار دین شیعه سود میجست و در همه جا رخنه میکرد و، ازنظر سیاسی، خود را پاسخگوی هیچکس نمی دانست. حوزه ی علمیهی قم پساز آیت الله بروجردی مرجع یا مراجع بزرگی نداشت و در برابر طالب و روحانیتی سیاست زده خود را خلع ال س ح میدید و از راه تقیه و فرصت طلبی سازش با سیاست پیشگان دینی را مطلوب می دانست. تا هنگامی که آیتالله بروجردی زنده بود، نطفه های اسالم سیاسی به شکلهای گونهگون زیر بستر سیاست دینی سر می کردند و بخشهایی هم از صندوق ساختار دولت شاهنشاهی فراوان سود می جستند. حتی مسجد اعظم آیت الله بروجردی از بودجهی جشنهای دوهزار و پانصد مین سال شاهنشاهی ایران حداقل ۱۲ میلیون تومان آن زمان را بهعنوان کمک دریافت کرد. با همهی این احوال، ما اسناد مکتوب مدونی در ارتباط با دیدگاهها و نگرشهای اسالم سیاسی، بهگونهای مدون و منسجم، در اختیار نداریم. اندیشههای پراکنده بهصور مختلف در اینجاوآنجا در کنار فعالیتهای عملی افراد و گروههای مختلف چرخ می زدند. برای نمونه، در لبنان افراد و گروههایی را داریم در ارتباط با رژیم محمدرضاشاه یا در ارتباط با سازمانهای فلسطینی و در عراق بودند، برخی در ارتباط با رژیم صدام حسین یا شمار زیادی حتی از مل یون و چپکهکاسهبه دست پیرامون قذافی می گشتند. ال در یکک م، می خواهم بگویم جریان سیاسی شیعهی اسالمی در همه جا حضور داشت یا فعال بود، اما فاقد یکپارچگی بود و یکدستی یا برخوردار از یک رهبری واحد. باآنکه شیعیان لبنان از حکومت محمدرضا شاه کمک و حمایت دریافت می کردند، در عراق یا لیبی وضع بهکل فرق می کرد. این دو رژیم مخالفان شاه را از هر نظر کمک می کردند. در آن زمان هیچ بررسی مستقل نظری در این زمینه به چاپ نرسید. حتی می توان گفت در دوران جمهوری اسالمی هم مطلب دندان گیری ندیدهایم . بخشی شاید بدین سبب باشد که افراد درگیر در ماجراهای منطقهای و بهره مند از کمکهای جورواجور تمایل ندارند بسیاری چیزها آشکار شود.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2