چند گفتار

انقالب را با انقالب باید شست ۱۷۷ اوج خودانگیختگی؛ شهریور-بهمن ۱۴۰۱ جنبش خودانگیخته در ایران در دو مرحلهی مهم کشور را تکان داد و در برابر سرکوب بی امان حکومت نقش هشداردهندهی مهمی را به اجرا درآورد. در همان حال، این دو مرحله ساختار اندیشه و آگاهی یابی مردم را به شدت تحتتأثیر گرفت. نخست جنبش هفتم دی ۱۳۹6 بود و سپس قیام خودانگیختهی ۱۳۹۸ . این دو جنبش مردم عادی، بهویژه جوانان، را به میزان درخور توجهی از توان و قدرت یکه و بی همتایشان آگاه ساخت. مرحله ی نخست را بسیاری از سیاستمدار ان و سیاست بازان داخل و خارج جدی نگرفتند، درحالی که در همین مرحله مردم ناامیدی خود را از اصالح المی بر پذیربودن جمهوری اس زبان راندند و اعالمکردند. دو شعار مهم هفتم دی ،۱۳۹6 که از جمهوری اسالمی تبرئه می جست و راه جدیدی را نوید می داد، عبارت بودند از « اصالح طلب، اصولگرا ، دیگه تمومه ماجرا» و «رضاشاه، روحت شاد». جنبش خودانگیختهی هفتم دی نشان داد مردم یکسره از گفتارهای نیمبند، ال خاصه اص ح طلبانه، دل کندهاند اند المی را هدف گرفته و کل نظام اس . اگر بخواهیمگفتارهای رایج در ایران را از مقطع انقالب ۱۳5۷ تا هفتم دی ۱۳۹6 طبقهبندیکنیم، می بینیمکه تا هفتم دی تصور بر این بودکه با اعتراض به وضع موجود و میل به اصالح نظام سیاسی می توان راهی آرام و بیخون ریزی را طی کرد و از خسرانهای به المی را بسیار پرهیخت وگردانندگان نظام اس سوی خرد سیاسی سوق داد. این تصور یکسره باطل بود، چون هیچ نشانهای از تعقل سیاسی در بدنهی نظام مشاهده نمیشد. فساد گسترده چنان ریشه دوانیده بودکه انتظار نمی رفتکسی در ساختار و در هرم قدرت از آنچه به دست آورده و هنوز می تواند به دست آورد چشم بپوشد. فساد نهتنها در دست مدیران محفلی نظام چهره برمی افروخت، بل به دست نورسیدگان یا تازهبه دورانرسیدههای همین نظام اسالمی ابعادی نو و غیرقابل محاسبه و باور را سروسامان میداد.

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2