۱6 چند گفتار نکته ی مهم دیگریکه بر تحوالت سیاسی اثر می نهد میزان آشنایی درست مردم و سیاست مداران و حتی سیاست بازان است با تاریخ خود، یعنی میزان آگاهی و نوع برداشت تاریخی در هر حوزه و در هر مجموعه ای است، که خواه در هیئت حکومت ایالتی یا حکومت منطقه ای یا حکومت ملی رواج یافته است. در اینجا به ساختار روابط تمدنی میان حکومت های ملی در یک حوزه ی تمدنی نمی پردازمکه مقوله ای است متفاوت. * ** این رساله می خواهد در اساس به موضوع «فلسفه ی قانون اساسی» و مفهوم «مجلس ملی مؤسسان»، که به اختصار آن را «مجلس مؤسسان» می نامیم، بپردازد. نویسنده قصد دارد این حوزه از اندیشه را بشناساند و از این راه به غنای مباحث مرتبط با قانون اساسی مدد برساند.کم نیستند ایرانیان سطحی اندیشیکه تصور می کنند با تنظیم متنی به نام قانون اساسی به این یا آن صورت می توانند بر معضالت سیاسی ایران زیر عنوان هایی میان تهی چیره شوند. اکنون شمار زیادی متن های پوک و رنگ وروباخته و پیشنویسگونه ای به نام قانون اساسی آیندهی ایران در همه جا چرخ می زند و بازار آشفته اندیشی را خواه ناخواه رونق می بخشد. در اینجا قصد ندارمکاالی مشابهی به این بازار آشفته عرضهکنم. می خواهم از راه حوزه ای مهم به نام «فلسفه ی قانون اساسی» و همراه با آن مفهوم «مجلس مؤسسان» نخست گذرا توضیح دهم یکی از سستی های برآمده از مشروطیت فقدان چنین زمینه ای بوده است؛ یعنی نبود فلسفه ی قانون اساسی بستر ساختاری قانون اساسی مشروطیت را سست گردانید و، درضمن ، نبود همین فلسفه نقشی بازدارنده در تکامل قانون اساسی ایفا کرده است و آن را در بحرانی ترین برهه ها سست و آسیب پذیر ساخته بوده است. هامش دو: مفهوم قانون اساسی همان گونه که پیشتر آوردهام واژه ی «قانون اساسی»، که به زبان آلمانی «فرفاسونگ» گفته می شود و برابرنهاده اش به شماری از زبان های عمدهی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2