چند گفتار

۱۷۸ چند گفتار سرکردگان نظام هنوز شعار های اسالمی می دادند و حضورشان را با باوری مصنوعی به ارزش های مذهبی نظام توجیه می کردند. اما نورسیدهها،که بهسرعت نام تازه ایکسبکردند و به «آقازاده ها» شهرت یافتند، نهتنها دل بستگی مذهبی از خود بروز نمی دادند، حتی نمی خواستند در ایران سکونت داشته باشند. اینان همه مردمی شدند با دو گذرنامه یا با یک یا چند جواز اقامت در خارج ایران همراه با حساب های بانکی خارجی و خانه های لوکس به برکت پول ها و ثروتهای بادآورده ای که به مدد نفوذ بستگانشان کسب کرده بودند. بدین اعتبار، میتوان گفت حکومتگران اسالمی نه تنها پایگاه طبقاتی، به اعتبار مفهوم طبقه، نداشتند، تنها به سبب تعلق خویشاوندی یا محفلی کیسه می دوختند و حساب های بانکی در هرجا که می توانستند راه می انداختند. این خصوصیات را امروز همه می شناسند. آنچه مهم است این است که نورسیدگان و مجموعه ی نظام سیاسی تنها به یاری تعلق خویشاوندی یا محفلی از این همه امکانات سود می جستند. منبع ثروت اندوزی اینان نه فقط سوءاستفاده از امکانات اقتصادی کشور بود، بل تمام امکانات دیوانی و بانکی و نظام پولی و ارزی کشور را هم در اختیار میگرفتند و به همین مقدار نیز بسنده نمی کردند ؛ منابع طبیعی مملکت را هم به دست می گرفتند و به حراج می گذاشتند. این «آقازاده ها» خود را دارای «ژن برتر» وانمود می کردند. این «ژن برتر» چیزی نبود جز دسترسی آسان به تمام منابعکشور. این ها بهکنار، رفتارهایشان ذره ای از دل سوزی نسبت بهکشور را هم به نمایش نمی گذاشت. این نظام نه مبتنی بود بر اصول سرمایه داری و نه نشانی داشت از مسئولیت پذیری و رعایت مقررات و قانون هاییکه پدران خودشان در چارچوب همین هرم قدرت وضعکرده بودند. دروغ گویی، جعل اسناد و خروج ارز و فروش زمین و خانه و کارخانه را باید از خصوصیات نظام مبتنی بر فساد همه جانبه دانست. ازاینرو، سخن گفتن از اصالح طلبی چیزی مبتذل و گمراه کننده شد. دستگاه امنیت و دستگاه قضا در خدمت این افراد و محفل های فاسدپرور درآمدند و اصالح طلبی سرپ وشی شد به قصد دسترسی به منابع بیشتر. هیچ دستگاهی و نهادی در ایران از دستبرد این مردمان در امان نماند.گذشته از دیوان قضا و دستگاه سپاه انقالب و سازمان های وابسته اشکه در خدمت این منظومه

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2