انقالب را با انقالب باید شست ۱۸۳ با نگاهیگذرا به شروع جنبشهای نوین خودانگیخته از دی ۱۳۹6 به اینسو درمی یابیم که ایران از هفتم دی ۱۳۹6 تا حال مدام در معرض جنبشهای اعتراضی قرار داشته است، خواه حرکتهای مدنی داشتهایم و خواه اعتصابات و تظاهرات صنفی یا، سرانجام، شورشهای خودانگیخته. دو جنبش بزرگ خودانگیختهی شورشی در ۱۳۹۸ روی داده است و سپس در شهریور .۱۴۰۱ اما در این فاصله همواره حرکتها و تظاهراتی را تجربه کردهایم که وجه مشترکشان فاصله گرفتن از انقالب ۱۳5۷ بوده است و، ازاین گذشته، گذر از های المی را به شکل جمهوری اس مختلف جار و فریاد زدهاند. بدینترتیب، نزدیک پنج شش سال استکه مردم ایران خواستار برپایی نظامی نو بودهاند که همه ی شهروندان را برابر بداند و خصلتی عرفی، یعنی سکو ، الر داشته باشد. جمهوری اسالمی کنونی و نظام حکومت دینی به هر شکل طرد شده است و هیچ جریان سالم یا متعارف سیاسی در ایران آن را نمیخواهد. به المی دستگاه رهبری جمهوری اس جای آنکه به خواسته های مردم اعتنایی نشان دهد و حتی از اص طلب الح ان خود در جهت تحقق حداقل برخی از خواستههای مردم بهره بگیرد، به سرکوب بی امان اعتراض کنندگان ادامه داده است. یک تصور باطل و رایج در حوزهی قدرت، بهخصوص در این سالها، دل خوش کردن به عنصر اثربخشی سرکوب بی امان بوده است. سرکوب ددمنشانه ی جنبش اعتراضی ۱۳۹۸ این تصور را در میان حکومتگران رواج داد که گویا میتوان با به کاربستن خشونت بیشتر به نتایج مطلوب ، یعنی نتایج بیشتر، نیز دست یافت. این تصور به میزان معینی، درضمن ، نادرست هم بود. ساختار قدرت نیازمند مجریانی بود که قادر باشند و بخواهند منویات «رهبر نظام» را بیچون وچرا به اجرا بگذارند. انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اسباب اجرایی این هدف را فراهم آورد. نظام از عدم شرکت مردم در این انتخابات مهندسی شده درس نیاموخت؛ خودسرانه «رئیسی» را نامزد ریاست جمهوریکرد و بازهم خودسرانه او را «منتخب» جلوه گر کرد. بدینسان، . الینحل ماند چند معضل و اشتباه همچنان نخست آنکه «رئیسی» بار سنگین اعدام های ۱۳6۷ را آشکارا و بی ابهام بر دوش می کشید و از این بابت نسبت به
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2