۱۸۴ چند گفتار دوستانش در جایگاه نازل تری قرار می گرفت. البته فرض «رهبر نظام» این بودکه این فرد و پیرامونیانش فرمان رهبر را بهتر به اجرا درمی آورند. دو دیگر آنکه چنین گروهی هیچ وجهه ای در میان مردم و در مقیاس جهانی و استن باط درستی از میزان بحران انباشت شده در جامعه نداشت. این «گروه خشن» تنها به همان اصل «خشونت بیشتر» باور داشت، که تصور می رفت نتیجه ی مطلوب به بار مینشاند. سیاست «خشونت بیشتر» واکنش بیشتر به بار آورد و فضای جامعه را به سوی ناآرامی و خشونت بیشتر سوق داد. حکومتیکه هیچ مسئولیتی در قبال حراست از جان و مال مردم نمی پذیرد و نشان نمیدهد تنها به بقای «نظام» دل می بندد. در چنین فضایی نباید به ساختار قهرآمیز قدرت امکان داد ترکتازی کند. جنبش خودانگیخته باید ساختاری انعطاف پذیر داشته باشد و بتواند بسته به موقعیت واکنش مناسب برگزیند. در شرایط کنونی در ایران کسانی عنان قدرت را به دست گرفتهاند که میدانند، بههرحال، روزی پاسخگو خواهند بود. همین امر موجب میشود که توسل به هر نوع خشونتی را مجاز بدانند و هر سرکوب و قتل وکشتاری را رواج بدهند ، به این امید که روز مکافات را عقب بیندازند. ازسوی دیگر ، ال متوجه شدهاند همین خشونتگران حا که شدت عمل مقاومت و ایستادگی بیشتر به بار آورده است. تناقض پدیدآمده میان اکنون و آینده سرکوبگران را دستخوش بحران روانی ساخته است. در آن سو اما مردمی داریم که خواستهاند برای یک زندگی متعارف در کشورشان اجحاف و فساد و خطر نابودی کشورشان را متوقف کنند. اینان در اساسگرچه به حق اعتراض میکنند، اما، گفته و ناگفته، ال در یک چرخهی اخ قی نیز قرار می گیرند. به خاطر میهنی که به همه تعلق دارد می رزمند. سود شخصی اینان در ارتباط قرار دارد با سود جمعی. ازاینرو، مساوات و برابری می طلبند و به قانونی عدالت محور باور دارند. همین امر نقطهی ضعف و در همان حال استخوان بندی قدرتشان به شمار می رود. آیا می توانند جان مردم را مدام در معرض خطر قرار ال دهند؟ حل این معضل اخ قی وظیفهی این گفتار نیست، هرچند که بیتردید ال وقتی به اخالق و داوری اخ قی میرسیم، همه چنین چیزی
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2