چند گفتار

۱۸6 چند گفتار سرآخر ، در شهریور ،۱۴۰۱ به دنبال قتل فجیع «مهسا امینی»، مردم باز به تنها پناهگاه خود، که «کف خیابان» باشد، پناه بردند. حکومت باز به سرکوب توسل جست و به سیاست خشونت بیشتر. جنبش خودانگیختهی کنونی نشان داده که خودانگیختگی امری گذرا نیست؛ امکان دارد دوام بیشتر بیابد و حتی قادر باشد با حدت وشدت شعار «گذار از نظامکنونی» را مطرح سازد. در وضع فعلی ارتباط میان مردم و «نظام»، درست بهسبب رفتار حکومتگران، خصلتی آشتی ناپذیر یافته است. ۲ . هنگامی که مردم حس و درک کردند حرکت اص طلب الح انه هدفی جز فریب نداشته است و ال اص حطلبان حکومتی تنها به امید بازگشت بهکرسیهای قدرت بودهاند و مردم را با رویکردی ابزاری می نگریستهاند ، از حذف و امحای نظام حاکمیت بسته و فاسد سخن به میان آوردند. ازاین گذشته ، جنبش هفتم دی نشان داد مردم امیدی به اپوزیسیون سنتی و اپوزیسیون درون ساختاری ندارند. این دو اپوزیسیون بیشتر در پی فرصتطلبی بودهاند تا اتخاذ روشی اصولی در ارتباط با مصلحتکشور. در اینجا خوب است توجه دهمکه، به نظر این قلم، اکثر حرکت های انتقادی و مستقل مردمی در چارچوب «نظام سیاسی» جمهوری اسالمی خصلتی خودانگیخته داشتهاند، از حرکت زنان علیه حجاب در آغاز انقالب ۱۳5۷ گرفته تا جنبش انتخاباتی موسوم به دوم خرداد تا جنبشهای دانشجویی، خاصه جنبش ،۱۳۷۸ و همچنین جنبش اعتراضی ۱۳۸۸ در ارتباط با تقلب انتخاباتی. آنچه جنبش هفتم دی ۱۳۹6 به بار نشاند ازنظر تاریخی تفاوتی ماهوی با حرکت ه ا و جنبشهای پیشاز خود داشته است. این جنبش یکسره از نظام می بر د و دیگر آنکه نفی نظام و ساختارهای سیاسی اپوزیسیونی و رسمی حکومتی را هدف میگیرد و، سرانجام آنکه، در گسترهی وسیعی رخ می دهد که آسان می توان آن راگسترهای ملی نام نهاد. این تفاوتها اندک نیستند. ۳ . دو جنبش ۱۳۹6 و ۱۳۹۸ را اپوزیسیون سنتی که، درضمن ، خود را مخالف «نظام» جلوهگر می ساخت تنها از بابت خشونت به کاربسته ازسوی نیروهای سرکوبگر مطرح می کرد، نه از بابت ماهیت نفی کنندگی و نه از بابت

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2