چند گفتار

انقالب را با انقالب باید شست ۱۸۷ خودانگیختگی که خط بط می الن کشید روی کل ساختار «نظام». هنوز اپوزیسیون سنتی و ال اص حطلبان درون ساختاری امید اصالح وضع موجود را از دست نداده بودند. این دو اپوزیسیون، هریک بهنحوی، تصور می کردند میتوانند به نحوی در ساختار سیاسی نظام حاکم سهم بگیرند، چنانکه در جنبش دوم خرداد ۱۳۷6 چنین میپنداشتند. .۴ ال اص حطلبان درون ساختاری در همان جنبش دوم خرداد خود را «خودی» می دانستند و بقیه را «غیر خودی» مینامیدند. ازاینرو، به بدنهی «اصولگرا ی» حکومت اطمینان می دادند که «خودیها » بقای نظام را تضمین می کنند. این «خودیها » قادرند با طرد «غیرخودیها » با روش بهتری به مسائل و معضالت بنگرند. بدین ترتیب ، اص طلب الح ی تهی از معنا می شد. به قول خودشان، بازی سیاسی منحصر می شد به «خودیها»، یعنی حوزهی قدرت. هیچ اصالحی در ساختار قدرت نباید صورت می گرفت. به بیان دیگر، فقط جابه جایی «پرسنلی» مجاز می بود. این استنباط ال محدود از «اص حطلب ی» از همان آغاز عقیم میبود و فاقد پویایی. نزدیکان به «رهبر»، ، الیت فقیه» یعنی «و که خود را «اصولگرا» مینامیدند، بخت بیشتری می داشتند نسبت به بقیهکه « اصالح طلب» میبودند. ال اص حطلبی، چنانکه پسانتر روشن شد و از شفافیت نیز برخوردار گردید، پروژه ای امنیتی بود. این حضرات می خواستند جایگزین «اپوزیسیون سنتی» و گروه های مشابه در عرصه های مختلف بشوند و سخنان و گفته های دیگران را از آن خود بسازند و حتی خود بر زبان برانند و در همان ال حال جلوهی سیاسی-اس می تازه ای عرضه کنند. هنگامی که برخی در بیرون از این دایره از ضرورت اصالح ، المی سخن به میان آوردند قانون اساسی جمهوری اس رئیس ال اص حطلبان،که خاتمی باشد، این عمل را یک خیانت برشمرد. با همهی این احوال، باید پذیرفتکه پروژه ی اص طلب الح ی توانست مردم و بس یاری از سیاسیون را بفریبد و امید به اصالح نظام را همچون کاالی سیاسی به همگان بفروشد. وزارت اطالعات پایگاه همینگروه به شمار می رفت. اصولگرایان به تدریج در برابر این اص طلب الح ان ایستادند و آنان را کنار زدند. این جریانها مردم را سخت

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2