۱۹۰ چند گفتار سنت ریشه داشت و پدیدهای کهنه را به نام حکومت دینی همچونکاالی سیاسی تازه ای به جامعه عرضهکرد. اگر اندکی موشکافانه بنگریم، می بینیم انقالب ۱۳5۷ در اساس قیام سنت سرخورده بود در جستو جوی هویتی تازه. سنتگرایان در برابر اردوی ملی-چپ قرار داشتند. این اردو از حکومت و قدرت دولت تصوری پیش پاافتاده داشت که در برپایی انتخابات آزاد متجلی میشد، بی آنکه به رسالت یک تمدن و ساختارهای دموکراتیک یک جامعه بپردازد. در اردوی دین باوران تصور رایج و ساده اندیشانه خواستار برپایی حکومتی اخالقی بود مبتنیبر ارزشهای مذهبی. فقه ۱۴۰۰ سالهی شیعی توانی بیش از این نداشت و تازه همین مقدار را هم در شعارهایی سست بنیاد به جامعه عرضه میکرد. از این دو اردو که بگذریم (اردوی ملی- چپ و اردوی مذهبی)، حکومت پهلوی را داریم که، به هر اعتباری، پدیدهای یکه و نو در تاریخ ایران به شمار می رود. اردوی ملی در مقطع زمانی بیستو هشتم مرداد ۱۳۳۲ از درونگسست و تبدیل گشت به اردوی مصدقیسم با خصلتی ایدئولوژیک و در اساس پهلوی ستیز و اردویی ایران گرا با اندیشههایی پراکنده و آشفته. اردوی چپ نیز با رویارویی چین مائویی و روسیهی بلشویکی از درون فروریخت. اردوی مذهبی نیز به دو بخش تقسیم گشت: یکی شیعه یا اسالم سیاسی بود که سرانجام در کسوت «والیت فقیه» به حیات خود ادامه داد و دیگری شیعه ی سنتی بودکه حیات سیاسی- دینی خود را در پناه نظام پادشاهی توجیه می کرد. سرانجام، دین والیتی بر همهی ابعاد دیگر شیعهی سنتی چیرهگشت و جلوهی زیان باری را به نمایشگذاشت. انقالب ۱۳5۷ پدیده ای یکه و بی همتا به شمار می رود. این انقالب اتحاد ناپایدار اردو های ملی، چپ و مذهبی بود علیه رژیم پهلوی. آنچه سه اردوی یادشده را علیه ساختار پیشروی پادشاهی پهلوی مدتی کوتاه کنار هم نگاه داشت به تدریج فروریخت و بدنه ی فکری و قدرت سیاسی نظام والیتی را بر سریر قدرتی نیندیشیده نشاند که ناچار بود با خصلتی استبدادی و نه استداللی بر کل جامعه حکم براند. نظام والیت فقیه نه پیشینه ی سیاسی حکومتی داشت
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2