چند گفتار

انقالب را با انقالب باید شست ۱۹۱ و نه برخوردار بود از بستر فکری مناسبی برای اداره و مدیریت جامعه. ازاینرو، نظام والیت فقیه ملغمه ای شد از اندیشه های چپ، ملی گرایی فروریخته و مصدقیسم ریاکارانه، که در آغاز، درعمل ، تکیه می زد به دستاورد های خصم مشترک همه ی این اردوها، یعنی حکومت پهلوی. دیوان ساالری و قانونهای مدنی و دستگاه قضای خصم مشترک را به خدمت می گرفت و همهی آنها را به نحوی زیان بار برایکشورداری دگرگون می ساخت و دستپخت مندرآوردی ناخوشایندی جور می کرد. این رژیم تازه نه به دین پایبند بود، نه به توسعه و نه بهکشور و ملت معینی. به یک اعتبار، می توان گفت «نظام والیت فقیه» آش درهم جوش عجیبی بودکه از هر سو بهره می جست و به هیچچیز پایبند نبود، مگر به بقای خود. این «نظام» اما به مدد شامهی حیوانیاش از بدو استقرار به فکر برپایی سازمان هایی نظامی - امنیتی بود تا قادر باشد در بحران به آن تکیه بزند و از آن در قتلعام مردم سود بجوید. اینجاست که می بینیم ارتش ایران را نگه میدارد، اما در کنارش سپاه پاسداران را میسازد و می نشاند و قسعلیهذا. یه»، الیت فق «نظام سیاسی و درعمل ، متکی شد به گروه های فرهنگ گسیختهایکه زیر نام «بسیج»، سپاه، بدنه ی سازمانی و انفرادی امامان جماعت، قضات دستگاه قضایی و هر فرد و گروه دیگریکه وفاداری به والیت را مقدم بر هرچیزی دیگر می دانستند و شماری در کسوت طالب دینی جلوه می فروختند. . ۲ با پیروزی انقالب ۱۳5۷ هواخواهان نظام سیاسی برآمده از اندیشه های دین والیتی لحظه ای تردید به خود راه ندادند تا هرآنچه راکه از رژیم پیشین بر جا بود درجا نابود سازند. هنگامی که گذشته را محو می کنید، این امکان را فراهم می آورید عمل جاری خود را هم به جایگذشته بنشانید و هم به سان عملی نوآور انه به مخاطبان خود عرضه کنید. در چنین وضعی قدرت مداران جدید می توانند سودجویانه با نگاه به گذشته، مشروعیت عمل کنونی خود و وعده هایی برای آینده را یکجا به مخاطبان خود عرضهکنند. اینجاستکه قدرت مداران مقید به هیچ معیاری نخواهند بود. همین امر نخست باکشتار سران ارتش و سیاستمداران راه افتاد و سپس سراسر جامعه را فراگرفت و حتی از نزدیکان به انقالب نگذشت. فهرست این

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2