چند گفتار

۱۹۴ چند گفتار 6 . اپوزیسیون سنتی ایران در برابر ادعاها و جلوه نمایی های کاذب «نظام والیتی» چنان جاباخته و هراسیده بود که جرئ ت نمی کرد نقدی درست از حکومت دینی به جامعه ارائه دهد. مل یونگرفتار مصدقیسم بودند و چپی ها در بند تور لنینیسم همچنان درجا می زدند. در چنین فضایی بخشی از نظام والیت فقیه خود دست به ابتکار زد و جناحی را از درون خود به نام «اصالح طلبان» راهی میدان سیاست روز ساخت تا هرگونه اپوزیسیون متفاوتی را از رونق بیندازد. درنتیجه، حکومت و اپوزیسیون از یک جنس شدند و کسی را یارای برابری با آن دو نبود. این صحنه آرایی به خصوص باکسب نظر از دستگاههای اطالعات و امنیت به راه افتاد. دراین باره در جا های دیگر نوشته ام. آنچه اکنون مهم است این است بدانیم که این ترکیب سیاسی تازه نهتنها بنبستهای سیاسی ایران را نگشود، بل برعکس، چنین بنبست هایی را سختتر و فشرده تر کرد و دامنه ی فساد و فسادپروری حکومتی را بهگونهای بیسابقه در تاریخ ایران گستراند. جامعه ی ایران در دوران رونق اصالح طلبی و قشون اصالح طلبان هیچچیز تازه ای کسب نکرد، که بسیاری چیزهای بیشتر را هم از دست داد؛ مانند سرکوب منتقدان و معترضان به روشهای حکومتی، که اکنون با تأیید و توجیه اصالح طلبان درون ساختاری جریان مییافت. «نظام والیتی» اما با حضور اصالح طلبان درونساختاری نهفقط نمیگذاشت حرکت سیاسی تازهای به راه افتد، بل با تأیید اپوزیسیون سنتی هرگونه بازنگری به تاریخ سیاسی ایران را هم مانع می شد و شکلگیری سازمانها و تشکالت تازه را هم عقیم می ساخت. ۷ . اصالح طلبان درون ساختاری حاال دیگر نه فقط «سوپاپ اطمینان» رژیم محسوب می شدند، درضمن، می توانستند با همراهی و تأیید «اپوزیسیون سنتی» مدعی رهبری سیاسی ایران نیز بشوند و بنبست های ذهنی تازه ای بیافرینند. اما وقتی که اصالح طلبان درون ساختاری با اصول گرایان بر سر تقسیم مال و منصب به جدل رو آوردند، در اساس نظم ساختار «سرسپردگی» به «رهبری» یا «نظام والیتی» را دستخوش مخاطره ساختند. اصالح طلبان در آغاز قصد داشتند

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2