کارل اشمیت و قانون اساسی 5۱ نقد اشمیت از لیبرالیسم نیز به باور بسیاری ریشه دارد در ضعف جمهوری و قانون اساسی وایمار. در اینجا خوب است چند نکته در ارتباط با «جمهوری وایمار» بیاورم. جمهوری وایمار جنگ جهانی اول ( ۱۹۱۴ ت ا ،)۱۹۱۸ که بهحق می توان آن را جنگی خانمانسوز نامید ، سرنوشتی سخت غم انگیز برای کشور آلمان رقم زد. متفقین قرارداد ورسای را بر آلمان تحمیلکردند و خشم مردم اینکشور را برانگیختند. فضایی شورشی و حتی انقالبی بر آلمان چیره شد. جمهوری وایمار از ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۳ در آلمان بر پا گشت که در هیئت یک جمهوری فدرال متکی به قانون اساسی سروسامانگرفته بود. جمهوری وایمار بهطور رسمی «جمهوری آلمان» ( Republik Deutsche ) نامیده می شد. این جمهوری براثر یک مجلس مؤسسان در شهر «وایمار» رسمیت یافت. قانون اساسی وایمار در نشست های مجلس مؤسسان در فاصله ی 6 فوریه ی ۱۹۱۹ تا ۱۱ اوت ۱۹۱۹ به بحثگذاشته و تصویب شد. جمهوری وایمار از ۱۹۱۸ تا ۱۹۳۳ با معضالت و مشکالت فراوان دست به گریبان بود. تورم و افراطی گری سیاسی آمیخته با قتل های سیاسی و دو کوشش در جهتکسب قدرت توسط نیروهای شبه نظامی و همچنین اختالف و جروبحث با فاتحان جنگ جهانی اول سراسر فضای سیاسی و اقتصادی و ا جتماعیکشور را فراگرفته بود. این فضای آشفته در فاصلهی ۱۹۲۴ تا ۱۹۲۹ به مدد کوشش های متعدد توانست اندکی ثبات پولی و سیاسی برقرار سازد و جمهوری تازه پا را اندکی آرام سازد. به همین جهت، این سال ها را سالهای طالیی دههی ۱۹۲۰ نام نهاده اند. اما بحران جهانی اکتبر ۱۹۲۹ آلمان را نیز به بحران سوق داد. بیکاری فزاینده به فروپاشی و سقوط و شکست حکومت ائتالفی انجامید. از ۱۹۳۰ چند صدراعظم تنها به مدد فرمان های اضطراری توسط «پاول هیندنبورگ» کشور را اداره می کردند ، تا آنکه «آدولف هیتلر» در ۳۰ ژانویه ی ۱۹۳۳ در کسوت صدراعظم قدرت را به دستگرفت.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2