چند گفتار

هند و فلسفهی قانون اساسی تا جاییکه دیدهام، یکی از کشورهاییکهگسترده به فلسفهی قانون اساسی توجه دوخته است کشور هند است و حقوق دان ان اینکشور. در این کشور حقوقدانان در ارتباط با کلیت قانون اساسی و مفهومها و اصول آن اغلب و به دفعات اصطالح «فلسفهی قانون اساسی» را به کار می برند. در هند نه فقط متن قانون اساسی را گسترده نشر و پخش می کنند، بل در هر فرصتی اصول و بندها و ماده های این قانون اساسی را در سطح آموزشی و در مقیاس ملی به بحث می گذارند و به سنجش و موشکافی می سپرند. در هند متن قانون اساسی تنها مرجع گردآورنده و مرجع ملی در میان مردمانی است با ادیان و فرهنگها و زبان ه ا و سنتهای گوناگون. در فصل دهم از کتاب فلسفه ی قانون اساسی آمده است برخی بر این باورند که یک قانون اساسی فقط شامل شماری قانون، یعنی مجموعهای از مواد قانونی، است. این قانونها، در واقع، یک چیزند و ارزشها و اخ ا القی ت چیزی دیگر. به همین اعتبار، فرض بر این استکه ما فقط رویکردی قانون گرایانه و نه مبتنیبر فلسفهی سیاسی به قانون اساسی داریم. این درست است که همهی قانونها دارای محتوایی اخالقی نیستند، اما باید در نظر داشت که بسیاری از قانونها پیوندی نزدیک دارند با ارزشهای ژرف و رایج. برای نمونه، یک قانون

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2