چند گفتار

هند و فلسفه ی قانون اساسی ۹۷ در ارتباط با هریک از مفهومها و مقوالتی که در باال برشمردم نوشتههای فراوانی در هند انتشار یافته و پخش شده است. مکتب هندی تفسیر قانون اساسی سعی دارد این رویکردها را بنمایاند و شاخهها و رشته های فکری برآمده از آنها را به آگاهی برساند. در اینجا، یعنی در این رساله، چون نمی خواهم محدود به مباحث هندی شوم، تنها یک مورد را برمی گزینم. شارحان هندی در ارتباط با عرفی گرایی (سکوالریسم) نکتههایی را عنوان کردهاند . چکیدهای از آن ه ا چنین است: می گویند کشورهای عرفی (سکوالر) در اساس دین را امری شخصی می دانند. این بدین معناستکه نمی خواهند دین را از شناختی عمومی یا رسمی برخوردار سازند. اگر این معنا را بپذیریم، یعنی قانون اساسی هند را نباید عرفی (سکوالر) بدانیم. شارحان هندی بر این باورند کهگرچه اصطالح عرفی (سکوالر) در آغاز بهکار نرفته است، بااینحال، قانون اساسی هند همواره عرفی بوده است. برداشت غربی از سکوالریسم به معنای حذف یا کنارگذاری متقابل دین و دولت است، به قصد حراست و حمایت از ارزش هایی چون آزادی فردی و حقوق شهروندی افراد. «کنارگذاری یا حذف متقابل» به چه معناست؟ بدین معناست که دین و دولت هر دو باید از هم فاصله بگیرند و در امور داخلی یکدیگر مداخله نکنند. دولت نباید در عرصه ی دین دخالت کند و، به همینسان، دین نباید سیاست دولت را تعیین کند یا رفتار دولت را تحتتأثیر بگیرد و درآورد. به بیان دیگر، «حذف متقابل» یعنی دین و دولت باید یکسره وکامال از هم جدا باشند. جدایی مطلق دین و دولت به معنای حراست از آزادی فردی است. دولتهایی که دینهای سازمان یافته را تحت حمایت خود قرار میدهند، درعمل، آنها را نیرومندتر می سازند. هنگامی که سازمانهای مذهبی زندگی دینی افراد را تحت نظارت خود درمی آورند و افراد را وامی دارند بنابه فرمان و دستور آنها با خدا ارتباط برقرار سازند و نحوهی عبادتشان را تعیین میکنند، در این صورت، افراد باید در چارچوب دولتهای مدرن این امکان را داشته باشند برای حفظ آزادی رفتار دینی خود حمایت بطلبند و از دولت بخواهند این

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2