اصول تعلیم و تربیت

9 اختیار جامعۀ کتاب خوان ایرانی قرار داد. در ابتدای این مجموعه یکی از شاگردان پیشین دکتر هوشیار در مورد استاد خود چنین سخن میگوید: هوشیــــار آفریــــدن و همه کســی را آ گاهانیـــدن آری چنیـــــــن بـــــــــودن هوشیــــــار بـــــــــودن دنیا را فدای (کمال) نمودن و فنای فی اللّه شدن عارف بــــودن و مشعــر بــــودن و قـــوی بــــودن دل پاک بـــــــــودن و از آلودگــــی ننــگ داشتن تک و بی همتا بــــودن و به کســـی تکّیـه نداشتن آری چنیـــــــن بـــــــــودن هوشیــــــار بـــــــــودن مبدأ و مبدع حرکت بودن و همــه را با خود بردن بر خالف جریان اجتماعی رفتن و حقیـقت گـفتن با جریـــان نرفتـــن وعاشق مقـــام انسانـــــی بودن آری چنیـــــــن بـــــــــودن هوشیــــــار بـــــــــودن( )٣ شأن علمی استاد ما در تعلیم و تربیت و فلسفه معاصر نکته ای است که همیشه اندیشمندان و آشنایان به علم و فلسفه در آن هم داستانند و عالوه بر آن واالیی مقام علمی استاد بیشتر بدین صورت بروز می کند که وی در تلفیق بهترین افکار و عقاید تعلیم و تربیت غرب به خصوص مکتب آلمان (که پیشرو مکاتب تعلیم و تربیتی جهان بوده است) با گفتار پرمغز و عقاید فلسفی قدمای ف ۀ السف مشرق زمین بی نظیر است... بنا بر همین عقاید و تلفیق فلسفۀ حیات شرق و غرب، تعلیم و تربیت از نظر او به معنی محدود آن، یعنی به مدرسه رفتن و کسب دانش، بی معنی بوده و استاد دانشمند ما به وحدت جهان تعلیم و تربیت و زندگی معتقد بوده و بنا بر این اعتقاد می گفت: مربّی که مسایل حیات را بنا بر سیستم فلسفی حل نکرده باشد در راه تعلیم و تربیت آنان عاقبت به بیراهه پناه می آورد… تعلیم و تربیت باید جامع باشد و کلّیه امور کسبی فرد را چه از لحاظ فهم ارتباط بین اشیاء و چه از حیث درک ارتباط بین افراد در حوزۀ فعّالیت خود بیاورد و آن را در کلّیه شئون مربوط به زندگی وارد نماید...

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2