100 فصل سوّم خالصه و تحلیل هدف این فصل آنست که اصول آموزش و پرورش را به مفهوم انسان و جلوه های حیاتی او ارتباط دهد. دکتر هوشیار ّ دیدگاه غالب نظری ات تربیتی در مورد مقام انسان را یک بعدی و یا یک پهلو می داند. مثال معتقد است که نمیتوان زمینۀ وجودی انسان را صفحۀ ّبی ّرنگ یا لوحۀ سفیدی تصو ر کرد و او را حین تولد از هر گونه مکتسبات ذاتی بی بهره دانست (الک ). همچنین با نظر روسو مخالفت می ّکند که معتقد است انسان از رحم طبیعت خوب بیرون آمده امّا تمدن و فرهنگ ّاخالق رذیله را در او پرورش داده است. دکتر هوشیار نظری ات افراطی اشتراکی و جمع گرائی را نیز نفی می کند چرا که شخصیت و فردیت را در نظر نمی آورند. بنظر استاد تعلیم و تربیت « این نظرات همه یک پهلو است. انسان واقعا موجودی نیست که در نوع منحل ّباشد و شخصیت ّوی به حساب نیاید… افراد انسانی به حدی متفر دند که نوع تحلیل و ترکیب مواد شیمیائی در هر نسخه ای، جدا گانه و مخصوص به خود او است و همچنین ّتفاوت ّها شروط سازنده و متشک له وجود است که تأثیر آن در تجل یات روحانی ّوعقالنی وی نیز ادامه می یابد. لیکن انسان در عین حال فقط فرد نیست. هر کس به حد معتنابهی میت واند از خصوصی ات خود به صالح دیگران صرف ّنظر کند. گذشته از این امکان، انسان نیز از آغاز تول د خوب یا بد بدین جهان نمیآید واز لحاظ موضوع تحقیق ما این امکانات را همه در خود دارد ... چون نمایندگان اصول مختلفۀ آموزش و پرورش هر کدام جنبه ای را به وی نسبت داده اند بالتبع به نتایجی نیز رسیده اند که همه حد ّناقص انسان است و از لحاظ حد تام نارساست. » (ص ّ )10۳ دکتر هوشیار با اشاره به نظری ات پستالوتسی و ماکس شِلِر 148 آلمانی نتیجه می گیرد که در علم، مفهوم جامعی در باب انسان در دست نیست و تخصص گرائی در علوم با همۀ فواید و ارزش هایش غالبا به جای روشن کردن حقیقت انسانی بر این ابهام و معما افزوده است. دکتر هوشیار معتقد است که انسان موجودیست آلی. منظور از موجود آلی یعنی موجود زنده وحیاتی و یا ارگانیک. به جای موجود آلی می توان کلمۀ نظام را نیز 148 Max Scheler
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2