101 بر او اطالق کرد چرا که انسان مجموعه ایست دارای وحدت ذاتی که در آن هر جزء ّنظام وجودش خدمتگزار کل ّاست و نیز کلی ت او هر جزء را یاری می رساند. نظام زنده و حیاتی را با نظام های مکانیکی نباید مشابه دانست. در ماشین کارخانه هم همۀ اجزاءِ ماشین به مجموعۀ کل ّی آن خدمت می کنند امّا عملکرد ماشین مستلزم عل ّت خارجیست ّولی در موجودات زنده عل ت محر که از درون برمی ّخیزد. به عالوه ارگانیسم انسانی دارای تجل یات دیگری است از قبیل تولید و ترمیم و تعدیل وراثت. دکتر هوشیار چون می داند مفاهیم ارگانیک و استفاده از کلمۀ حیات و جان ممکن است در جو ماد ی حاکم بر مطالعات علمی و دانشگاهی ایجاد استیحاش کند پیشنهاد می کند که می توان به جای استفاده از کلمات حیات و جان تعبیر « نظام هماهنگ معادلالقوی» را به کار برد. نظام هما هنگ معادل القوی یا حیات انسان از سه طبقه تشکیل یافته که از پائین به باال و یا از مراحل ابتدائ ی و ساده به سوی مراحل پیشرفته و پیچیده در حرکت است. طبقۀ اوّل حیـات که جلوه گر آثار نباتی است شامل نمو وتغذیه و تولیدمثل است. عامل مشخ صه این طبقه گرایش و یا جوششی است به سمت رشد و نما. این جوشش و تحرک فاقد قوای حس ی و سائقه ّهای حیوانی است امّا میتوان توج ه و تمایل به هدف (مثل رسیدن به نور) را به صورتی گنگ و یا طغیانی انفعالی در آن مشاهده کرد. طبقۀ دو م نظام وجود دربرگیرندۀ آثار حیاتی است. عوامل و مشخ صات این طبقه عبارتند از غریزه، حافظۀ متداعی ّه و هوش عملی. در آموزش و پرورش بایستی به غرائز ّطبیعی توجه خاص داشت، چه که محر کات غریزی بخشی از رفتار انسان را تشکیل می دهد و دانستن این محر کات شناخت دقیق تری را از مفهوم انسان به دست می ّدهد. محر کات غریزی در جریان تکامل، انعکاسات انسانیتر یافته اند. اما نیروی آمرۀ آنّها هنوز به قو ت خود باقیست و آثار خود را در حیات اجتماعی و سیاسی و اقتصادی ظاهر می سازد. لذا الزم است که در مطالعۀ رفتار انسان – حت ی در رفتارهای عالیتر و پیچیدهتر – میزان نفوذ این محر کات بدوی و حیوانی را شناسائی کرد. حافظۀ متداعیّ ّه خاصیّ ت مشترک حیوان و انسان است که براساس آن تأثیرات وارد بر ارگانیسم نگاهداری شده و هر بار که یکی از آن تأثیرات تکرار می شود آثار و نتایج دیگری را
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2