اصول تعلیم و تربیت

109 طبقات حیات در نظر ارسطو و شِلِر – لیکن انسان یگانه موجود آلی نیست بلکه گیاه و جانور نیز درین خاصّه با وی شریکند. آن ها را نیز نمی توان مشمول آن گونه توجیه نمود که دربارۀ ماشین رواست. ازین لحاظ روش درست ایجاب می کند که از جلوههای حیاتی که در صور دیگر عالم طبیعت نیز جلوه گر است شروع کنیم. ارسطو بنا بر مشهور نخستین کسیست که در کتاب خود «در باب نفس» ازین پدیده آغاز نموده و از میان معاصرین نیز «ماکس شِلِر» سابق الّذکر از لحاظی دیگر همان آزمایش را پیش گرفته است. ارسطو قائل به سه نفس است: نفس نباتی (نامی) نفس حسّاس نفس نظری لیکن «شِلِر» به توالی و ترت ب و ارتباط بین نیروهای حیاتی معتقد است: ادون مرحلۀ حیات را عبارت از انفعال یا «حس فورانی» ١6٧ یا «جوش و جنبش نباتی» می داند پس از آن جلوۀ حیاتی را در: غریزه حافظۀ متداعیه و هوش عملی می بیند. در ضمن تعیین تفاوت وجودی میان انسان و حیوان به مرحلۀ دیگر و به اصلی جدید متوجّه می گردد که ماهیّت انسان را تشکیل می دهد و فصل او از حیوان و انسانیّت وی بدان معلّق است و خارج از آنچه در تعریف مذکور حیات میافتد هست. حتّی «ّشِلِر » این فصل ممیز را اساسا مخالف آنچه دربارۀ حیات می توان ذکر کرد میداند و آن الح ارسطو را عقل و نفس و در اصط «فعّالیّت خالص» یا شواغل مجرّدۀ نفس ١6۸ می نامد ولیکن ما از چنین بحثی که حکمت ارسطو و قرون وسطی را به خاطر میآورد درین مورد صرف نظر می کنیم و فقط می بینیم که عقل و حیات هر دو به هم مربوط و در برابر اشکاالت جهان مؤید یکدیگرند و به اعمال وحدانی می گرایند. با فرض این اشکاالت، حکمت را به اندیشه های حکمی و به تجارب تخصصی وامی گذاریم و به 167 Gefühlsdrang 168 pur actualité

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2