124 بر فرض اینکه شروط زیستی و اوضاع وظایف االعضائی و دماغی و سپس نفوذ تراکمی تمدّن و سلطۀ آن را هم بر انسان تحقیق کردیم باز در هر حال به ّطور خالصه باید عقل نظری را که هر چشمی از مشاهدۀ آثارش خیره است بارزترین خاص ۀ انسان بدانیم. درین مورد بدون اینکه در پیچ و خم طرق قدیم و جدید بیفتیم راه راستی را که «نمودشناسی» می رود پیش میگیریم. او لین و آخرین رأی در باب انسان – مرتبۀ عالی حیات عبارت از مقام عقل نظری است که مخصوص انسان است و مدام با اراده ایکه منبعث از خرد و وجدان اخالقی میباشد ۲١۸ ّهمراه است. «ارسطو ِ» روح مفکر یا عقل عملی را که همیشه متوجّه به 218 sittliches Gewissen = moral consciousness
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2