128 ّ یّات ال با حس اینکه حسیّات دیروز او کام ّامروز وی تفاوت داشته باز در همان بار اوّل این عمل انسانی که «تمث َل» باشد کار خود را انجام داده است و این کاریست که از َعهدۀ حیوان بیرونست. برای حیوان کلم رومی سفید و قوری چینی سفید هر دو یکی است. نهایت اینکه ممکنست از هر دو تأثّر «سفیدی» داشته باشد زیرا که تصّور «گردی» خود نیز احتیاج به ّعمل «تمث ل» دارد که او اساسا فاقد آنست ۲۲٩ . عامل انسانی دیگری که ممّد این عمل ذهنی است «زبان» می ّباشد که بالفاصله بر اساس عمل «تمث ل» ساخته شده و سبب می شود که افکار و نتیجۀ اعمال اسالف برای اخالف بماند و اخالف آنچه را به وسیلۀ نیاکان تحق ق یافته است به ّشکل تراکم و اشتداد دریابند. عمل «تمث ل» (ایدهآ سیون) و بالتبع زبان، معارف انسانی و سنن فرهنگی را به وجود میآورد ۲٣۰ . ۶ وحدت در عین کثرت – مراتب حیات را یکی پس از دیگری برشمردیم و از راهی که جانور رفته است به سوی انسان آمدیم و مشخّصات هر رتبه را کمابیش به قلم آوردیم و باز متذکّر می شویم که هم ارسطو که در صدر حکمت واقعست و هم حکیم نمودشناس فقید « شِلِر » که در ذیل این بساط است هر دو نصب العین می کنند که هر رتبۀ پائین در مرتبۀ باال مندمج است و بدون مرحلۀ پائین وجود مرحلۀ باال غیر ممکنست. این زیرساز و روساز را هر دو حکیم تصریح کرده اند. مخصوصا «شِلِر » مدام می ِگوید که در همین زیرساز حیات قوای محرّکۀ واقعی فعّالیّت های هوش و ذکاء مندرج است و حتّی همان محرّکات اوّلیّه به فعّالیّت های خالص و مجّرد فکری و افعال بسیار لطیف انسانی (اخالقی) نیرو می بخشد و در ضمن می گوید که سیر نیرو در جهان از باال به سوی پائین نیست بلکه از پائین به باالست به این معنی که گیاه و جانور با کمال استقالل در برابر انسان ایستاده اللی ندارد و تابع آنست. لیکن این هر اند، حتّی جانور در برابر گیاه استق سه رتبه در انسان به حال وحدت جلوه کرده و اهمّیّت موضوع نیز درین وحدتست که باید همیشه مورد عنا یت پرورشکار باشد. 229 رجوع شود به «اصول آموزش و پرورش» مذکور تألیف «نن» ص .۲۰۲-٣ 230 - London. p. 230 Animals and Men: Studies in Comparative Psychology. Katz, David. (1937). 258
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2