134 حیات سائقی انسان ١ پیش از اینکه به الزمست اجماال ذهن خواننده را به تحقیق در حیات سائقی بپردازیم اصطالح سائق آشنا کنیم. مفهوم غریزه را در فصل پیش به قدر مقتضی واضح نمودیم و نیز در ادبیّات روانشناسی آنچه را که قدما در باب انسان آوردهاند و به وجود امیال و عواطف ۲4۰ اشاره می کند. لیکن آنچه ما در ضمن کلمۀ سائق یا کشش طبیعی اراده می کنیم اساس امیال و حاالت تمایلی است یعنی کشش حالتی است که غرایز در آن حال به فعّالیّت درمیآیند و در حقیقت همان نسبتی که میان قوّۀ عاقله و فاعله در روانشناسی قدیم موجود بوده همان نسبت را میان غریزه و سائق باید تصّور کرد. در السنۀ خارجی از قبیل آلمانی و انگلیسی نیز به چنین تعبیری متوسّل شده اند چنانکه کلمات Trieb و drive و urge همه به راندن و سوق دادن و کشاندن اشاره میکند. کشش طبیعی – کشش های طبیعی پایۀ حیات انسانی است و مراتب دیگری که مشخّص او از جانور است نیز بر این پایه استوار می باشد. لیکن به سبب اینکه این مرحله با مراحل دیگر حیات ارتباطات بسیار پیدا می کند و به حد امتزاج و یگانگی می رسد وجود انسان را نیز تا به این درجه از پیچیدگی جلوه می دهد. شخص مربّی نباید ازین کثرت در وحدت ۲4١ که واقعا فقط اصطالح عرفانی نیست بلکه هر جا که موجود آلی و شبه آلی است روائی دارد بترسد زیرا که بحث در آن و گشودن این معمّای «انسان نام» بر هر پرورشکار فرض است. ّبسیاری از محق ّقین متّفق اند که خاص یّت کششی که هر سلولی و هر نسج زندهای در سازش با محیط و درین داستان شورانگیز زندگی از خود به ظهور می رساند محکمترین پایه ایست که ساختمان وجود انسان را برپا نگاه می دارد و هر یک از استعدادات دیگر نوع انسان نیز با همین «کشش» که ما نیز خود مستقیما در کوشش مدام خود از آن آ گاهیم به نحوی مرتبط و معلّق است و بدون آن، حرکات استعدادی و محرّکات آن را نمی توان به آسانی شناخت. آنچه درین کتاب مورد تحقیق پرورشکار است همین 240 emotion 241 diversity in unity
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2