140 ۲ سائق و عضو – چنانکه مالحظه شد «زندگی کششی» را به عنوان پائین ترین طبقۀ حیات در موجود آلی توضیح و تفسیر کردیم. اکنون باید دید که آیا در کششها تقسیمات و انواعی نیز هست یا اینکه باید کشش را فقط از لحاظ محرّکی غیرمشخّص در نظر گرفت. جواب این پرسش را باید از منظر وسیع تری گفت و قبال آشکار ساخت که زندگی با موجود آلی چه نسبتی دارد. یقین است که این دو مفهوم یکی مؤیّد دیگریست به این معنی که خارج از موجود آلی حیاتی سراغ نداریم و همچنین هیچ موجود آلی نیست که مجهّز به حیات نباشد. چنین است ارتباط میان سائق و عضو زیرا که هر دو متقابال مؤیّد و مساعد یکدیگرند و طوری سائق و عضو به مراد هم عمل می کنند که هیچ سائقی بی عضو و هیچ عضوی بدون وظیفۀ سائقی که آن را به ظهور آورده است متصوّر نیست و این توافق و تأیید در حیوانات نیز نمایان است زیرا که با فقدان عضو مربوط، سائق مخصوص نیز ساقط میگردد. در این مورد بجاست به نظر یکی از زیستشناسان استناد جوئیم. «برون» ۲5۰ سائق ها را دو نوع میداند: سائق و «آن» - نخست، کشش هائی است که جزء ذات و فطرت موجود زنده است. ۲5١ مراحل بسیار بدوی سائق صیانت نفس و سائق شهوت نیز از ا ین قبیل اند که نمایندۀ رغبت های آنی افراد و اصوال متوجّه به ارضاء فوری سائق ها در همان «آن» هستند. دوّم، کشش های ثانویست (صفحۀ ١۲۰ ) که آن ها را خادم رغبت های آتی شخصی و رغبت های آتی اجتماعی می داند. رغبت چنانکه خواهیم دید مشروط به تصوّریست که باید محرّک کشش باشد و چنانکه دیدیم روانشناسان و حکما برای کششها ّمحرّکی از قبیل تصو ری که مربوط به صحنۀ روشن ذهن باشد قائل نیستند و این خود درخور مطالعه است. روانشناس و زیستشناس مذکور نظریّات دیگری نیز دارد که راجع به اشکاالتی است که به صورت امراض عصبی ۲5۲ جلوه می کند و مقدّمات آن ها را در تعارض میان 250 Brun Rudolf )١۸۸۵-١٩۶٩( 251 primordial drives 252 Neurosis
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2