141 کششها می داند. مردم عادّی عموما تصوّر می کنند که بچّۀ نوزاد تقریبا همچون لوح نانوشته ایست که به تصاریف زمان در نتیجۀ آنچه کسب می کند و در زندگی شخصی بدان می رسد منقوش می گردد در صورتی که حقیقة در دستگاه عصبی هر موجود زندهای تجارب گذشتگان و نیا کان او به صورت زمینۀ غرایز اولیّه یا کششهای ابتدائی همچون میراث ثابتی پر از اتقان و استحکام موجود میباشد. این نقوش پیچیده یا مجموعۀ آثار ارثی (ص ١١٧ -١١۵ ) که نمایندۀ غرایز عهود بسیار قدیم نوع بشر از قبیل گرسنگی و تشنگی و میل به پناهگاه و دفاع و تحریکات شهوی و امثال آن می باشد قبل از هر تجربۀ حسّی به وسیلۀ تغییرات عمومی بدن و وضع «انرژتیک» درونی ۲5٣ و در درجۀ اوّل به وسیلۀ تحریکات ترشّحی و غدد درونی ۲54 به فعّالیّت در میآیند ۲55 یک چنین تحریک غریزی را که به وسیلۀ حافظۀ نوعی وارثی به وجود میآید «سائق» گویند و حالتی که به پاسخ آن در شخص به ظهور می پیوندد میل ذاتی و فطری ۲56 مینامند. ابتداء سائق عاری از «موضوع مقابله» و خالی از توجّه است ۲5٧ ولیکن حافظۀ نوعی (مربوط به آن) نیز از این سو دستگاه عصبی را به حرکت می آورد تا در پی محرکّات پیچیده که از اشیاء صادر می شود برود یعنی در پی محرّکاتی ۲5۸ که برای ارضاء سائق درونی مساعدند و همین است که «برون» آن را «محرّکجوئی نخستین» ۲5٩ می نامد و چون محرّک موجود آلی در عمل خود همان نقوش پیچیدۀ ارثی است که «وراثت نوعیّه» در آن نگاه داشته است ازین لحاظ غالب غرایز نیز تا به این درجه متحجّرند که گوئی حافظ سنن تاریخی تکامل نوع در افراد می باشند و از ین لحاظ است که نوع عکس العمل غریزی همیشه معیّن و مسلّم و قابل پیشگوئی است ولیکن باز تحقیقات علمی جدید نشان داده است که حتّی در حشرات نیز اتّصال میان کشش و مطلوب ۲6۰ چنانکه سابقا تصوّر مینموده اند چندان معیّن و مسلّم نیست و این قابلیّت تغییر بنا بر نظر صحیح «فروید » سابق الّذکر دربارۀ حیوانات عالی و انسان مسلّم است و انحرافات هیجانی بسیاری که تا به حال از لحاظ زیستشناسی غیرممکن به نظر 253 innen-energetische Situation 254 Hormone 255 Euphorie 256 Urgefühl 257 « der Trieb ist objektlos » 258 Reizkomplexe 259 Primäre 260 Objekt
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2