143 چنانکه مالحظه می شود استاد ابدا معترض نمی شود که مثال انسان برای این موجود است که سودمند باشد یا به حال جامعه مفید واقع شود یا سعادتمند و چنین و چنان گردد بلکه انسان اساسا جوش و خروشی است که تطوّر حاصل میکند؛ نمودها و جلوه هائی از خود ظاهر میسازد. کشش های اصلی نیز دو نوعند که نوعی از آن ها را «سائق های متعدّی» ۲6٣ مینامد که اساس واقعی روان آدمیست و مدام از انسان عدول نموده و به اشیاء دور و نزدیک می گراید. نوعی دیگر «سائق های منعکس» ۲64 هستند که این دسته نیز اساس واقعی روان ولیکن جهت درون را پیش می گیرد و به سوی روان فی نفسه متوجّه است. نظر صحیح وی چنین است که هر دو نوع کشش از روز نخست در کودکان موجود و فعّال است. هر یک ازین دو نوع سائق نیز شامل پنج سائق مهم دیگر است. درین مورد به بیان «سائق های متعدّی» ا کتفا میکنیم. اوّل – سائق جذب و دفع ۲65 ّ که مدام جالب نعمت و دافع نقمت و مضر ّتست. این کشش جذبی و دفعی با استمداد از کلیّۀ عوامل نفسانی دیگر توجه به اشیاء عالم خارج دارد که در «دیاگرام» صفحۀ مقابل تصویر شده است. درین «دیا گرام» مالحظه می شود که نخستین کشش، «من متطّور» است که متوجّه به اموری که مالیم جسمانیّات و بدنیّات است می شود، متوجّه به معاشرت با دیگران می شود، به سوی تشکیالت اجتماعی می گراید، عالقه به آثار هنری و صنعتی دارد، متوجّه به امور مدنی و سیاسی و حقوقی است، توجّه به آثار تمدّنی ایده آل و علمی میکند، به خدا میگراید. این ها همه از جمله گرایش های مسلّم انسانی است. 263 transitive drives 264 reflexive drives 265 Hab- und Abwehrtrieb
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2