153 مذکور شاخک عالمت و نشانۀ عمل یعنی نقل ملخ است. همچنین انسان وحشی و حتّی طفل را از لحاظ تن و جان باید در وضع فعلی و انفعالی ۲۸١ (بر خالف تصوّری و فکری) و در مرحلۀ نشان و عالمت ۲۸۲ دانست. طفل انسان مانند وحشیان درین مرحله کامال «پراگماتیست» هست. دنیای اراده و احساس و فکر او هنوز مبهم ۲۸٣ و عبارت از وحدتی بدون تشکّل و انشعاب ۲۸4 می باشد وگر نه یک دسته علف را که به هم پیچیدهاند به جای عروسک و یک تکه چوب را به جای اسب نمی پذیرفت یا آنکه ا گر به جای جقجقۀ چهارگوش یک جقجقۀ گرد به او دادند آن را به دهن نمی برد که « گوشۀ آنرا» بجود. پس معلوم می شود که بچّۀ انسان نیز درین مرحله تحت تأثیر مجموعۀ حیاتی است که به سهم خود هنوز از لحاظ روان غیرمتعیّن و غیرمنشعب میباشد ۲۸5 و تنها در نتیجۀ تحریک احساسی نسبت به اشیاء عالم خارج عکس العمل میکند. این «وضع طبیعی» در سنین بعد هم ادامه دارد. مثال سگ برای او هیکل انتزاعی معی نی نیست بلکه چیزیست که گاز می گیرد. این «وضع طبیعی» به اشخاص بالغ نیز در موقع تاریکی و ترس دست می دهد که حرکت شاخه های درختان و سایه و روشن ها و هیاکل سیاه را با تخیّل همراه کرده و در نتیجۀ ترس، آنچه از ازمنۀ تاریک در جریان تکامل نوعی در آنها به حال کمون باقی مانده به ال جو ن میافتد و انسان را دارای حالت روحی وحشیان می کند. این نوع «نگرش» را علمای روانشناس مانند «هاینتس ورنر » استاد روانشناسی دانشگاه هامبورگ به حد اشباع تشریح نموده و به شواهد فراوان از جهان جانور و وحشیان و اطفال مشحون ساختهاند ۲۸6 . درین مرحله، موجود زنده فقط وسیلۀ اطفاء و ترضیۀ سائق هاست. اطفال نیز همچون وحشیان اشیاء را جهت تسکین یکی از سائق ها که در صفحۀ ١۴۲ تا ١۴٣ برشمردیم – مخصوصا در مدارج پائین آن – به کار میبرند. پس روی پرورشکار درین مرحله به موجودیست که باید تحت تأثیر و تأثّر قرار گیرد و به وسیلۀ امور عملی و فعل 281 actions 282 aignals 283 diffuse 284 undifferentiated 285 -situation -physical undifferentiated whole psycho 286 مقدّمه در روانشناسی تکاملی: Werner, Heinz. (1933). Einführung in die Entwicklungspsychologie. Leipzig.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2