اصول تعلیم و تربیت

165 دفعی و تصوّر لذّت و الم محض نیستند بلکه تسلیم قانون اراده و نوعی از «توقّف» ۲٩٩ و ثقل اند و از آن پس موضوع اراده نه از لحاظ اینکه لذّت بخش است مطلوبست بلکه از لحاظ اینکه اراده، در مقابل مادّه می خواهد نیرومندی به خرج دهد، مطلوبست. از این رو نیز علماء خاصیتی عاری از لذّت و الم که (این دو حالت اخیر) تنها محرّک جریانت سائقی است برای اراده قائل میباشند. م ؤیّد این بحث امثلۀ بسیار از جهان اطفال در حین سرسختی و «چشم سفیدی» و خیرهسری آنهاست . آزادی و اختیار – بدین ترتیب از مفهوم اراده به خودی خود امر مسلم اختیار برمیآید و بدون هیچ گونه تردید مصرّح می شود که انسان انتخاب می کند، حکم می کند و بنا بر تصمیمی که نتیجۀ احکام مستنبط از عمل است عزم می کند منتها اینکه این آزادی که فقط از لحاظ منطوق با آزادی مطلوب پرورشکار یکیست، از لحاظ مفهوم و ما به ازاء کامال از آن جداست. انسان عموما و بچّۀ انسان و متربّیان به خصوص همه می خواهند در اجرائیّات و تصمیمات خویش آزاد باشند. هدف تربیت نیز این است که انسان را به مرحلۀ اختیار برساند. در نظر اوّل اقدام به سوی این هدف در حکم تحصیل حاصل است ولیکن در واقع چنین نیست زیرا مقصود از پرورش این است که موجود «متفرّد محکوم سائق» را که عبارت از انسان در زمان طفولیّت و قبل از تکامل روحی و عقلی اوست به وسیلۀ ترقّی استعدادات مکنونۀ وی ب هیّات موجود «متفرّد اخالقی» ّدر آورد یعنی از موجودی که ارادۀ وی هنوز تحت فرمان کشش است و تنها مخصص به خاصۀ «ادام ه» است موجودی به بار آورد که ارادۀ وی تحت حکم وجدان و اخالق باشد یعنی در نظام و ترتّب ارزش ها به مقام شهود ارزش های مطلق (چنانکه بعد از این مورد بحث آن خواهد رسید) واصل شده باشد. پس نسبت میان این دو نوع آزادی همان نسبتی است که میان موجود «متفرّد محکوم سائق» و موجود «متفرّد اخالقی» برقرار می باشد و در حقیقت تربیت جز راه یافتن به ارزش ّهای مطلق و فراهم ساختن چنین اراده چیزی دیگر نیست و غیر ازین آنچه درین فن پیش آید از مقولۀ آموزش است. ۲ 299 moment d'inertie

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2