16 پاسخ نداشتن، این نیست گرایی است… هر مذهبی درست نقطۀ مقابل نیستگرایی نظری و عملی است… و اینکه چگونه انسان به (ال) گرایید چگونه از (اال) دوری جست این اال همان کمال مطلوب وی بود. انسان در نتیجۀ انتقاد، به ویژه انتقادات این دو سدۀ اخیر فرض این اال را از دست بداد و بالتبع تصوّر آن چیزی را هم که پس از آن الزم است یعنی تصور اللّه را نیز فرو گذاشت… ...کانت پس از االی قدما، وجدان و خرد انسانی را گذاشت. پس از وی ممکن است کسی دیگر پس از اال غریزۀ اجتماعی (بگذارد) یا اینکه ممکن است جریان تاریخ خرد مندرج در آن را پس از اال بگذارد... و (باالخره) بعضیها پس از اال پول و برخی مقام و برخی ساقی و عده ای هم محبوب می گذارند... از عارفی حکایت کنند که هیچ ّگاه ال اله اال اللّه نگفتی و به اللّه کوتاه کردی. ّگفتند چرا ال اله ال ا ال بمیرم و به ال ا اللّه نگویی تا برهی؟ گفت ترسم که در نرسم پس اللّه ما را بس. از این روست که نیچه نیز حرف نفسی را از اوّل اثبات برداشته است. آیا اینگونه مطالب و هدف ها از خود ما نیست؟ از مشرقزمین نیست. در سایر مقاالت دکتر هوشیار مثل «تکامل» و «صور نوعیه از منظر گوته» و «تحقیق دقیق در سرنوشت انسان و بشر» این عرفان پاک و آمیزش ممتدی که با روح و آثار نیچه و گوته داشت هویداست. دید عمیق و کاوشگر هوشیار را از ورای سخنان یکی از شاگردان وی که در مراسم سال درگذشت استاد فقید به نمایندگی از طرف مجلۀ «سپیدۀ فردا»- که دکتر هوشیار مدّتها ادارۀ آن را بر عهده داشت - ایراد کرده است می توان دریافت( :)۶ هنگامی که نزد او درس می خواندیم نوجوانی گردن کش و بندگسل و زنجیرشکن بودیم. نه تنها برای خود بت نمی ساختیم بلکه هر بتی را که می توانستیم در هم می شکستیم. امّا شخصیت نافذ دکتر هوشیار بت ما شد از این رو سخنی که شاگردان اپیکور زمانی دربارۀ او گفتند بار دیگر صدق کرد «او بتی بود، آری بتی- بت قوی که بت پرست نبودند». در همه موارد با عقاید او موافقت نداشتیم ولی نبود هفته ای و روزی که از او الهام نگیریم و بیش از پیش مجذوب او نشویم. ما مرگ را چنین تراژیک نمی دانستیم. باور داشتیم که مرگ چیزی جز
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2