اصول تعلیم و تربیت

169 از محرّک، موضوع یا شیئی مورد توجّه ارادیست. «فندر » حکیم سابقالّذکر میگوید که محرّک هم غایت مطلوب و هم علّت فعّالیّت ارادیست. البتّه باید میان علّت و محرّک اردای فرق گذاشت زیرا که علّت عمل ممکنست ارادی نباشد چه بسا که تراکم نیروی وظائف االعضائی ٣۰4 انسان را به پاره ای اعمال وامی دارد و این علّت است لیکن محرّک ارتباطی به شیئی خارج از شخص مرید دارد و او را منفعل و متمایل می سازد که به کاری دیگر نپردازد و در پی آن شود. پس پرورشکار نباید اشتباه کند و محرّک ارادی و علّت عمل را یکی بداند زیرا در غیر این صورت بسیاری از امور تربیتی و اشکاالت آن بر وی پوشیده میماند. ٣ موضوعات (اشیاء) – در تعریفی که گذشت محرّک را عبارت از موضوع اراده یا شیئی دانستیم که ارزشی بر آن مترتّب است. بدین سبب تقسیمی که باید در محرکّات اردای به کار بریم همانست که در تقسیم بندی موضوعات ٣۰5 به کار برده اند. بنا بر این قبال به توضیح اصطالح «موضوع» و مفهوم آن می پردازیم. گرچه این سؤال مربوط به حکمت است و طرح مقدّمات آن که باالخره طالب را به نظر «تألیفی» ٣۰6 کانت و به مفهوم «واقعیّت» ٣۰٧ می رساند به نحو کامل از حوصلۀ این کتاب خارجست، لیکن چون ممکنست اگر آن را در مورد دانشجویان خود دانسته فرض کنیم، ازین موضوع ّبسیار مهم پ ر برکنار مانیم ابتداء تفاوتی میان «مطلق ادراک» و «ادراک ارزش» می گذاریم و این دو را به دو شناور یکی بر سطح آب و دیگری درحال غوطه در اعماق تشبیه می کنیم. ادراک ارزش به ادراک عمقی اطالق می شود که تنها تصوّری در انسان ایجاد نمی کند و فقط رنگ انفعالی بر آن نمی افزاید بلکه با فعّالیّت وجود انسان همراه است در صورتی که مطلق ادراک عبارت از تعبیر روانشناسی آن عملی است که در نظریه معرفت به ترکیب ٣۰۸ حسّیات و محتویّات ذهنی و بالمآل به «تصدیق» معبر است. من همین که به اطراف می نگرم ادراک می کنم. همین که چیزی به خاطرم میآید، همین که 304 physiologische Energie 305 les objets 306 synthesis 307 réalité 308 synthèse

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2