178 آراء خود متّحد شوند عالوه بر عدم انصاف و وجود اغراض غالبا در همین مورد یعنی در آزادی نابجا و نارواست که بالمآل به «آنارشی» و رکود منتهی میشود. تربیت مطلوب درین مورد آزادی نطق و بیان را منطبق بر قوانین معتبر منطق می خواهد و ازاین راه به متربّی کمک می کند تا در فکر و بیان و بنان خود فی المثل حد ناقص را به جای حد تام «به قالب نزند» چنانکه امروزه متأسّفانه به حد افراط از این آزادی سوء استفاده می شود. هر گاه طفلی بخواهد سنگ در خانۀ مردم بیندازد یا دیگری را بیازارد حتما دیر یا زود به آداب و رسوم معتبره تصادم می کند و می بینیم که «سری از دری بیرون میآید» و جزای آزادی طفل را که منطبق بر شئون معتبرۀ همسایگی و انسانی نمیشود میدهد. نمود القی درین مورد باید آزادی طفل و متربّی را منطبق بر قوانین و قواعد معتبرۀ اخ و درّ هر آموزشگاه (اعم از دبستان و دبیرستان و دانشگاه) به نحو افراط مجال تمرین درین گونه امور اخالقی هست. همچنین هر گاه کسی بخواهد در اعمال خود بر خالف صالح جامعه آزاد باشد تعینات و حدود معتبرۀ اجتماع در برابر وی مقاومت می کند، پس باید آزادی متربّی منطبق بر اعتبارات اجتماعی و تمدّنی گردد. همین طور هر گاه طفلی بخواهد در رفتار خود آزاد باشد واصال به مدرسه نرود و تمرینات و تکالیف مدرسی را انجام ندهد ممکنست بی کاره و تنبل بارآید و بار دوش خانواده و جامعه گردد، اینجا نیز مصادم با این قانون معتبر اساسی می شود که میگوید: الن سن اولیای اطفال موظّفند طفل را از ف ّ به الن سن تا ف مدرسه گذارند و وسایل بیم و امید را دربارۀ وی معمول دارند. روائی اصول – درین مورد نیز نصب العین می کنیم که هر یک از دو اصل مذکور درین فصل حقّی دارد که به جای خود (ص ٧۸-٧٧ ) درخور اعتناء است ولیکن نباید هیچ کدام مدّعی باشد که در فن آموزش و پرورش می تواند به تنهائی مناط اعتبار قرار گیرد یا اینکه می توانیم آن را بر هر موردی تعمیم کنیم. برعکس در هر مورد باید از نو به تحقیق پرداخت و دید که کدام اصل را باید در موارد به خصوص مأخذ عمل پرورشی قرار داد. بدین وسیله هر یک از ما معلّمین را ابراز کاملی در دست است که در زندگی شغلی خود روائی و صلوح آن را توان آزمود و عمل پرورشی را بنا بر آن تصحیح کرد و نتایج
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2