اصول تعلیم و تربیت

193 این «فضیلت استشعاری» را حقیقت نامیدیم تا اینکه به وحدت عقل عملی و عقل نظری اشاره کرده و فاصله ای که در عالم تصوّر در میان هست از میان برداشته باشیم. حقیقتجوئی بنیاد مشعر و حقیقت نیز مطلوب کلّی شعور عملی و رفتار انسانست. ۴ نتیجۀ پرورش (تلخیص مباحث گذشته) – از سه لحاظ هوس و اشتیاق (ارادۀ آزمند) را از ارادۀ خردمند جدا ساختیم: نخست اینکه هر گاه ارادۀ خردمند موجود باشد ارادۀ آزمند زیر فرمان آن می رود. بدون اینکه در بحث «اختیار» وارد شده باشیم در باب امکان آن اظهار نظر نمودیم و گفتیم که «ارادۀ آزمند» نیز تا حدّی که بر کشش ها مسلّط می باشد از آن ها نیز آزادتر است و گاه می شود که عمل ارادی پس از تصمیم، چون شامل قانون و جریان خاصّی است خود به خود انجام می گیرد و ازین لحاظ مثل این است که خصیصهای ت حدیدی ٣٣5 به کار می افتد و هدف غریزی و سائقی را به کلّی از نظر دور می دارد. ممکنست موضوع جبر و تحدید که پس از تصمیم در عمل موجود است هنوز روشن نباشد ازین رو به مثالی متوسّل می شویم: فرض کنید که در جواب کاغذی به علّت اینکه موضوع آن مطلوب شما نیست تسامح کرده اید. روزی به خود می گوئید باالخره باید جواب کاغذ را نوشت، پس تصمیم می گیرید جواب بنویسید. همین که تصمیم گرفتید جریانات دیگر از قبیل نشستن پشت میز و نوشتن کاغذ، چسباندن و به صندوق پست انداختن و به صندوق پُست انداختن خود به خود انجام می یابد، یعنی تصمیم اوّل مانند محرّکی است که تا به آخر خود به خود ادامه می یابد مانند سنگی است که با نیرو ئی هر چه تمامتر به ته درّه پرتاب کرده اید. تصمیم همچون قوّه ایست که ابتداء به سنگ داده اید بقیۀ جریان مربوط به شما نیست و خود به خود انجام می گیرد پس آنچه مهم است همان چگونگی تصمیم و مقدّماتی است که باید در زمینۀ آن فراهم شده باشد. آزادی ارادۀ خردمند با سلطۀ آن بر ارادۀ آزمند و با کشش های طبیعی نسبت مستقیم دارد تا «به این درجه» نیز می توان انسان را مختار خواند بنا بر این در اختیار 335 tendance déterminante

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2