اصول تعلیم و تربیت

197 ملحوظ نشده بود و ارتباط علمی و بین المللی تا به این درجه نرسیده و جهان، جهان واحد نگشته بود. آنچه از نظریّات « پستالوتسی» و بالتبع «کانت» می توان استفاده کرد این است که انسان در مرحلۀ کشش های طبیعی و ارادۀ آزمند مجبور است نه مختار: یا اینکه محکوم قانون طبیعت است یا اینکه اجتماع بر او فرمان دارد ٣٣۸ و در هرحال هنوز در جای خود نیست. لیکن در مرحلۀ سوّم بر نفس خود مسلّط است و خود قانونگذار خود است ٣٣٩ : ازین لحاظ نیز اطالق مسئولیّت بر او معنی دارد وگر نه هیچ حیوانی مسئول نیست. درین مرحله است که انسان می تواند لطیفۀ «دین» را ادراک کند و خویشتن را به ذروۀ کمال رساند. ۵ تفرّد و شخصیّت – این مرحله از مراحل حیات انسانی نیز مورد اتّکاء تناقض دیگری است که بنا بر مقدّمات مذکور به آسانی میتوان استخراج کرد و نشان داد که مبنای این تناقض دو وضع ارادیست. به این معنی که هم ممکنست اراده جهت سیر کشش ها را پیش گیرد و آن ها را تقویت کند و وسیلۀ اجرای آنها باشد و هم ممکنست در حکم خرد آید. از دو اصلی که طرفین تناقض را تشکیل می دهند یکی اصل تفرّد و تشخّص است که بن ا بر آن باید از تمایالت فردی رعایت کرد. هر فردی دارای ساختمان وجودی خاصّ ی است که به اعتبار وحدت و هما نی آن ساختمان او را شخصیت می خوانند. در آموزش و پرورش باید به شخصیّت متربّی وقعی بسزا گذاشت زیرا این اصل اساس ّتجسّمات مختلفۀ تمدّن و اساس وجود و امکان مشاغل گوناگون است. تشخیص اساس تخص ص است به وضعی که شغل افراد را جلوۀ اجتماعی افراد و تشخّص و تخصّص را در هر فردی دارای ساختمان ٣4۰ واحد دانسته اند. علّت میل به افکار و آثار علمی و هنری و موجب اختیار مشاغل مختلف از طرف افراد مختلف نیز همان قرابت و شباهتی است که در ساختمان شخصیت آن ها با ساختمان آن افکار و آثار و مشاغل موجود 338 hétéronomie 339 autonomie 340 structure

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2