205 اوّل – اشتراک نوعی و تباین جنسی (مرد و زن و تشکیالت اجتماعی مربوط به آنان از قبیل «مادر شاهی» «پدرشاهی» ٣6۲ «زناشوئی در قبیله» «زناشوئی خارج از قبیله» تعدّد ازواج، تعدّد زوجات، قوانین ارث و امثال آن). دوّم – اشتراک احساسی و تباین احساسی (دستهبندی های مردان و زنان و جوانان و همسن ها و امثال آن). سوّم – اشتراک در کلیّات عقلی و تباین در استعدادات و قوا (تشکیالت علمی و سیاسی و امثال آن). چهارم – اشتراک ارادی و تباین ارادی از لحاظ شدّت و ضعف آن (رئیس و مرئوس، آمر و مأمور، مدیر). پنجم – اشتراک در سنن و تباین سننی ، میل به رکود یا به تجدّد (حکومت، احزاب، مذاهب و فرق، نوآوران مذهبی و سیاسی). حاصل اینکه بچّۀ انسان در گیر و دار این پنج نوع ربط واقعست و نباید وی را به تفرّد و تشخّص خود او واگذارد. باید او را به وسیلۀ پرورش وجوه مشارکت حاضر ساخت تا در بحبوحۀ اوضاعی که این پنج نوع ربط ایجاد می کند تکلیف خود (یعنی وجه مباینت) را بداند. اهم نکات درباب تکامل رفتار اجتماعی اطفال و جوانان و وظایف آموزش و پرورش درین باره در تناقض سوّم تشریح خواهد شد. روائی اصول – چنانکه مالحظه می شود این دو اصل نیز در آموزش و پرورش بسیار مهم است ولیکن دائرۀ تعمیم هیچ یک به آن درجه وسعت نیست که بتواند اصل دیگر را در خود منحل سازد. مثال ا گر اصل اجتماع چنین ادّعائی داشته باشد مفهوم و بالتبع 362 نگارنده دو تعبیر «مادرشاهی» و «پدرشاهی» را به جای «ماتریارشات» و « پاتریارشات» صرفا از آن لحاظ که به گوش نگارنده خوش آهنگ است بکار میبرد.
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2