218 به یقین این تفاوت، فرع بر علتی یا موجبی هست و آن علت البته همان امر غیرمادیست که میتوان آن را به وضع یا مکان هندسی عده ای از جواهر فرده یا مادة المواد بر روی نوعی از نظام مختصات که شاید بیش از دو محور نیز داشته باشد تشبیه کرد. به یقین چنین "وضعی" که ممکنست صور موجودات محصول آن باشد امریست غیرمادی و بر فرض اینکه این مثال راهم نپسندند و تفاوت مواد را در کم و بیش عده الکترون ها یا نوع و مقدار سرعت آنها بدانند از لحاظ وجود صوری و حسی آنها مشکل حل نمی شود. بنا بر امثله سابق الذکر می توان معرف تکامل و ارتقاء را در مورد مختصات ذیل صادق دانست: .١ لزوم وجود نطفه که بدون آن تکامل و ارتقاء تحقق نمیپ ذیرد و نطفه نیز عبارت از وحدتی متنوعه االجرا و متراکم و اشتدادی و معین و مشخص است که پس از اینکه مراحل تکامل و ارتقاء را پیمود باز از لحاظ حقیقت همانست که بوده. .۲ نطفه مطابق قوانین معینی رشد و نمو می کند که در مورد نطفه دیگر نیز تجدید می گردد. این قوانین با این قرار است که: الف - نطفه متدرجا موادی به خود جذب می کند و مواد را متراکم و متمثل میکند. ب – نطفه به خودی خود تنوع صوری پیدا میکند به این معنی که برای خود اعضائی که به وحدت او کمک میکند
RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2