اصول تعلیم و تربیت

221 سر به سر معلق به این قانون و بدان راجع بدانند. عالم ماده و قوه را مشمول این قانون دانستند و به سوی عوالم جان و عقل نیز دست یازیده خواستند تا سلطه اصل خود را در آن موارد نیز الزم شمارند. هر گاه بر این نظریه فکر بزرگ "الیب نیتس" را اضافه کنیم که می گوید: "اصل پیوستگی و اتصال" ٣٧6 به حدی بر من ثابت است که عجب نخواهم کرد هر گاه بشنوم موجوداتی یافته می شوند که خواص نباتی و حیوانی هر دو دارند" به آسانی به نظری می رسیم که ادامه و اوج جهان بینی "ذیمقراطیس" و "انکساغورس" است که می گفتند جهان سر به سر ذرات الیتجزی است و بس. فکر طبیعیون و نظام توحیدی مادیون تا برسیم به "داروین" و "ارنست – هگل" و "اسپنسر" و "استوالد" همه در این مجرا سیر است. به عقیده دسته ای از حکما همین قدر که شخص محقق در راه نشو و ارتقاء و در سلسله موجودات حلقات نامعلومی که "الیب نیتس" بدان توجه داشته است پیدا کرد آنوقت جهان کون و فساد سر به سر در برابر دیدۀ وی واضح و آشکار است و از این لحاظ نیز در قرن نوزدهم که آن را قرن ترقی علوم طبیعی می توان نامید علمای شیمی (و بلورها) و فیزیک از طرفی و علمای مورفولوژی حیوانی و فیزیولوگ ها و زیست شناسان و پیروان مذهب داروین و باالخره "مندل" اطریشی مؤسس علم وراثت از جهتی و علمای روانشناسی حیوان و انسان از جهات دیگر دست بکار شدند تا سلسله مخلوقات را از ذرات صغیره تا عقل عالی به هم مرتبط دانسته نشان دهند که 376 é continuit

RkJQdWJsaXNoZXIy MTA1OTk2